2 سال سفر

در گروه منتشر شد
سلام به همه، اسم من ایگور است، زمانی که در جاروش درس می خواندم از داستان های موفقیت بسیار حمایت می کردم، بنابراین می خواهم داستان خودم را به شما بگویم. مسیر من به سمت برنامه نویسی طولانی و پر پیچ و خم بود و البته دوست دارم مستقیم تر بروم. اما آنچه انجام شد انجام شد، و اکنون من جایی هستم که زمانی فقط آرزوی بودن را داشتم.
2 سال سفر - 1
2007-2009. مدرسه. بیایید با این واقعیت شروع کنیم که حتی در نوجوانی به برنامه نویسی علاقه داشتم. رفتم فوق العاده کلاس‌های علوم کامپیوتر، در طول درس‌های مدرسه، 80 درصد بچه‌های کلاس من از من کپی می‌کردند یا از من می‌خواستند تمرین‌ها را حل کنم، و من خوشحال بودم که به آنها کمک می‌کردم. در کلاس یازدهم (2009-2010) باید تشخیص می دادم که در کدام امتحان شرکت کنم و بعد تصمیم اشتباهی گرفتم. من، مانند بقیه، به مطالعات اجتماعی رفتم (خوب، بسیاری از مؤسسات آن را قبول دارند)، اما به علوم رایانه نرفتم - معلم دروس انتخابی مقدماتی را انجام نداد و من تصمیم گرفتم که خودم برای امتحانات آماده نخواهم شد. (اشتباه، ایگور!) 2010. زمان مطالعه (برای تبدیل شدن به یک بازاریاب). در سال اول ما دوباره علوم کامپیوتر داریم و دوباره 80٪ اما نه از کلاس، بلکه از جریان، تست های آزمایشگاهی را با کمک من گذرانده اند. فکر انتقال به یک برنامه نویس وجود داشت، اما من فکر کردم: "موضوعات آنجا متفاوت است و این یک دانشکده متفاوت است، به این معنی که، احتمالا (من هرگز با اطمینان نمی دانستم)، مکان های بودجه بین آنها توزیع نمی شود." (دوباره اشتباه، ایگور!) پس از اتمام دوره علوم کامپیوتر، از کدنویسی دست کشیدم، اما مرتب به آن فکر می کردم. 2011-2015. شروع کار. من در جاهای مختلف کار کردم، از تغییر آنها ترسی نداشتم، دوست داشتم چیزهای جدید یاد بگیرم. من موفق شدم یک مرد تحویل پیتزا، یک مشاور فروش، یک متخصص مرکز تماس و یک مدیر فروش باشم. هر موقعیت به روش خود جالب بود (بله، حتی پیک)، اما به محض اینکه به کار عادت کردم، حوصله ام سر رفت، کرمی از درون می خورد - "خب، ایگور، این چیزی نیست که تو می خواهی، تو نمی‌توانی تمام عمرت را اینجا کار کنی.. «و در 29 اکتبر 2015، از یک روز کاری دیگر، که از مشتریان بازدید کردم، جلساتی برگزار کردم و پیشنهاد خرید چیزی را دادم که اصلاً به من الهام‌بخش نبود، متوجه شدم. که دیگه نمیتونم اینجوری زندگی کنم کرم از من بهتر شد، برای خودم یک کتاب کاغذی Head First Java (به روسی) سفارش دادم. در آن زمان بود که اولین قدم خود را در حوزه فناوری اطلاعات برداشتم. 2016. Around-IT. وقتی شروع به تحصیل کردم، خواب دیدم که در ماه مه 2016 می توانم به عنوان جونیور شغلی پیدا کنم، یعنی. در حدود شش ماه، با آموختن همه چیز مورد نیاز. واقعیت کاملاً متفاوت بود - تا ماه مه من به تازگی Head First را تمام کرده بودم. در تابستان من به سمت اندروید سوق داده شدم، اما دوره فشرده رایگان خیلی سریع من را دلسرد کرد (اگرچه مطمئناً چیزی در آنجا یاد گرفتم). متأسفانه دوره‌های Geek Brains نیز چیز زیادی ارائه نکردند؛ تقریباً همه چیز را از Head First می‌دانستم. و در پایان سال 2016، بابا نوئل یک هدیه بسیار جالب به ارمغان می آورد - تخفیف در JavaRush، که تا آن زمان قسمت رایگان آن را تکمیل کرده بودم. من از این هدیه استفاده می کنم - هزینه دوره را برای یک سال پرداخت می کنم. لازم به ذکر است که در اواسط سال کار خود را به عنوان فروشنده رها کردم و کارمند پشتیبانی فنی خط دوم شدم که خیلی به من کمک کرد. در کار جدیدم، هرچند اندک، با توسعه دهندگان ارتباط برقرار کردم، در لاگ برنامه ها جستجو کردم، باگ ها را بازتولید کردم و وظایف را تنظیم کردم. من واقعاً به دنیایی که بسیار ناامیدانه برای آن تلاش می کردم نزدیکتر بودم. 2017. JavaRush. من بیشتر سال را اینجا گذراندم (دقیقاً یادم نیست، اما به نظر می رسد حدود 10 ماه) به سطح 29 رسیدم. پس از آن دیدم که بقیه دروس در حال بالا رفتن هستند، تصمیم گرفتم که به آن نیازی ندارم و رفتم تا پروژه خودم را انجام دهم - یک ربات برای تلگرام بنویسم، که در آن می خواستم سعی کنم با آن کار کنم. یک پایگاه داده (بعداً من پیوندی به این ربات در رزومه خود نشان دادم). حتی امسال، من موقعیت خود را از یک کارمند پشتیبانی به یک مدیر محصول تغییر دادم و تیمی را در اختیارم قرار دادم که با آنها یک چت برای وب سایت شرکت ایجاد کردیم. من حتی بیشتر در فرآیند توسعه نرم افزار غوطه ور شدم، دیدم که برنامه نویسان واقعا چگونه کار می کنند، در مورد تنظیم وظایف، جریان کار، چابکی، اسکرام، جلسات روزانه و خیلی چیزهای دیگر آشنا شدم. من قبلاً در IT کار می کردم. اما من هنوز برنامه نویس نبودم. سال با کار بر روی یک ربات و شرکت در مسابقه آنلاین adventofcode.com به پایان رسید. 2018. موفقیت. بعد از اینکه ربات من شروع به کار کرد، خانواده و همکارانم گفتند که خیلی خوب است، به لطف این در نهایت اعتماد به نفس کافی به دست آوردم و به چندین مصاحبه رفتم. معلوم شد که آنها در بازار منتظر من بودند، که من را فوق العاده خوشحال کرد! اما در شرکت فعلی من، جایی که به عنوان مدیر محصول کار می کردم، آنها پیشنهاد دادند که به سمت جدیدی بروم که من با آن موافقت کردم. و از 1 مارس 2018، الان 4 ماه است که به طور رسمی برنامه نویس هستم! آنچه از سفر دو ساله ام آموختم:
  • ناامید نشو دوره‌هایی داشتم که احساس می‌کردم هیچ چیز درست نمی‌شود؛ وقفه در کلاس‌ها گاهی تا یک ماه طول می‌کشید. اما اگر خواسته ای در دل شما وجود دارد، باید به کامپیوتر برگردید و کد، کد، کد.

  • سعی کنید حرف شما قطع نشود. پس از وقفه های یک ماهه، چندین روز طول کشید تا آنچه را از قبل می دانستم به خاطر بیاورم. حتی اگر امروز می خواستید 2 ساعت را به برنامه نویسی اختصاص دهید، اما قبلاً یک و نیم ساعت آن را در اینترنت از دست داده اید، حداقل نیم ساعت مطالعه کنید و خود را به دلیل تعلل سرزنش نکنید. 100 برابر بهتر از این است که اصلاً ورزش نکرده باشید زیرا یک چرخه مداوم را حفظ می کنید.

  • وارد حوزه IT شوید. اگر موقعیت زندگی شما اجازه می دهد، پس ارزش آن را دارد که شغلی پیدا کنید که بتوانید با پیشرفت تلاقی کنید. این کمک زیادی می کند. فکر می کنم 50 درصد موفقیت این بود که با برنامه نویسان کار کردم.

  • سعی کنید مرتب برای مصاحبه بروید. من 2 ماه بعد از شروع تمرین (خیلی سبز) و بعد از 2 سال (احتمالا زودتر) رفتم. واقع بینانه، من می توانم بعد از شش ماه در جاروش (حدود یک سال و نیم از شروع آموزش) یک موقعیت کارآموزی بگیرم.

  • دنبال دلت برو اگر احساس می‌کنید کاری را که می‌خواهید انجام نمی‌دهید، فوراً به دنبال فرصت‌ها باشید، منتظر نباشید - سرنوشت خود را تغییر دهید. من این کار را انجام دادم، تعدادی از بچه های داستان های موفقیت آن را انجام دادند، و شما می توانید آن را انجام دهید.
آرزو می کنم موفق شوی! (و من برای مطالعه بهار رفتم.) PS لیست مواد. من چیزی را می نویسم که واقعاً برایم مفید بود.
  • کتاب ها:
    • Kathy Sierra، Bert Bates - Head First Java;
    • بروس اکل - فلسفه جاوا;
    • Gerber Shildt - Java 8, Beginner's Guide;
    • رابرت لافورت - ساختارها و الگوریتم های داده جاوا.
    • آلن بیولی - یادگیری SQL

  • دوره های ویدیویی:
    • تیمور باتیرشینوف - Hibernate
    • چاد داربی (Udemy) - Spring & Hibernate for Beginners (اکنون تماشا می شود)
نظرات
TO VIEW ALL COMMENTS OR TO MAKE A COMMENT,
GO TO FULL VERSION