JavaRush /وبلاگ جاوا /Random-FA /نوبت شماست که هدایت کنید!
Alex T
مرحله
Москва

نوبت شماست که هدایت کنید!

در گروه منتشر شد
جواراش... هوم، برادرم یک بار بعد از بازدید بعدی من از تایلند، این سایت را توصیه کرد. چرا؟ مدتها بود که می خواستم پرواز کنم و از آنجا کار کنم. اونجا بهشته مشخصات کار اجازه نمی داد. یادداشتی برای طرفداران داستان های موفقیت - هنوز از بین نرفته است. 10 سال مهندس طراح آموزش و پرورش - مهندس میکروالکترونیک، مجبور به رشد کریستال برای پردازنده ها شد. هیچ کس از گروه موسسه به سمت تخصص خود نرفت. در نتیجه، جایی در سال های 2012-2013 برای خودم یک عضویت مادام العمر در سایت خریدم، خوشبختانه دلار در آن زمان قیمت متفاوتی داشت + تخفیف سال نو. حالا شما فقط می توانید در مورد این رویا کنید. و شاید این به من آرامش داد؛ 10 سطح اول آسان بود. به علاوه سخت تر است. من روی 17 به شدت تاکید کردم - چند رشته. الان در 23-24. دقیقاً یادم نیست، به دلایلی راه رفتن دوباره سخت است. من به تایید کننده عادت ندارم، هرگز آن را دوست نداشتم، صادقانه بگویم، از آن متنفرم. در همان زمان ، از همان ابتدا اغلب کلاس ها را رها می کردم ، به منبع دیگری تغییر می کردم (مثلاً Hexlet ، ارتباطات در آنجا کمی زنده تر است) ، اما سپس برگشتم. و همینطور برای مدت بسیار طولانی، تا سال 2016، زمانی که اوضاع در شرکت فعلی بسیار بد شد. به دلیل کمبود پروژه، از هر کارمند خواسته شد که به مدت 3 ماه به تعطیلات برود - این یک زنگ بیدارباش بود. اما من حتی خوشحال بودم. یک ماه و نیم در سایت، کد، ورزش. در هگزلت به من توصیه کردند که شروع به ارسال رزومه کنم، یا بهتر است بگویم، برای مصاحبه بروم. من یکی فرستادم و یک وظیفه برای تست خودکار (سلنیوم) دریافت کردم. همانطور که در آن زمان به نظر می رسید، او کار بزرگی انجام داد. اما نه. ثبت نام در hh. کمترین قیمت را تعیین کردم تا از گرسنگی نمردم - 25، فقط برای ورود به یک منطقه جدید و به دست آوردن جای پا. من یک درخواست برای چند پیشنهاد فرستادم. دعوت کرد. احتمالاً یکی از شادترین لحظات زندگی من است - من چیزی نمی دانم، اما نام من در حال حاضر است! یک دفتر کوچک، قسمت 1c، بخشی از جاویست ها در حال نوشتن نرم افزاری برای مجموعه ای برای جمع آوری اطلاعات از حسگرهای متصل به بدن هستند. این مجموعه به باشگاه های بدنسازی فروخته شد (شش قطعه قبلا به مشتری تحویل داده شده است). کارها ساده بودند؛ من در آن زمان SQL را نمی‌دانستم و نمی‌توانستم آن را مدیریت کنم. اما باز هم من را پذیرفتند. کلاس - اولین شغل در IT! من با تیم آشنا شدم، همه دانش آموزان پاره وقت، کارگردان مردی 5 سال از من کوچکتر است. آنها افراد را جذب می کنند زیرا ... به زودی اکثر اعضای تیم متفرق خواهند شد - یکی به بانک می رود، دیگری باید بیشتر در اینستاگرام کار کند. آن ها کل ستون فقرات در حال از هم پاشیدن است - بد است، می‌خواستم کسی ببیند چه کار می‌کنم و چگونه انجام می‌دهم و تا بتواند آن را اصلاح کند، من را راهنمایی کند. خوب، به نوعی به تنهایی. دفتر در قلمرو یک مرکز تجاری که از یک ساختمان کارخانه سابق تغییر یافته است احتمالا آشنا است. هوا سرد است، گرمایش هنوز روشن نشده است. اطراف، به خدا، درست مثل اتاق خوابگاه سابق من است - صندلی ها نیمه شکسته، همیشه چیزی زیر پاهای شما خوابیده است. پس از 10 سال در یک شرکت معمولی، شرایط اسپارتانه به نظر می رسد. به زودی یک پسر دیگر را استخدام کردند، معلوم شد او هم اهل جوارش است - دنیا چقدر کوچک است. بعد فهمیدم او را به قیمت 35 گرفتند. او آن را ارزان فروخت. هوم، ما آن را در نظر خواهیم گرفت. اما من فقط در ابتدا هستم، در انتهای آن هستم. در hh، برای اینکه مغز جملات را تحمل نکند، عدد بالایی را قرار دادم تا کاملاً افراد HR را بترساند. من خیلی تنبل بودم که به دنبال چگونگی پنهان کردن رزومه خود در جستجو باشم - آن را شانس در نظر بگیرید. سه هفته پس از شروع کار اول، نامه دیگری دریافت می کنم. دنبال جاوائی هم می گردند. و الزامات شامل یک پشته فناوری جدی است. و من فقط جاوا را در رزومه خود دارم. من به آنها پاسخ دادم - آنها می گویند، شما می دانید چگونه بخوانید - چه می خواهید و چه چیزی با من نشان داده شده است + چه پولی می خواهم. در پاسخ، ما به دنبال افرادی با سوابق مختلف هستیم. عالی. بر سر مصاحبه به توافق رسیدیم. ممم، مرکز تجاری کاملاً متعلق به شرکت است، زیبا، شیک، انرژی منطقه اصلی است. Hr به سمت دفتر رفت. 2 ساعت مصاحبه به تنهایی با سرپرست تیم. بهترین ساعات زندگی من به نظر می رسد - فکر نمی کردم جاوا را به خوبی می شناسم، حتی اگر فقط در تئوری باشد. چند مشکل - سرپرست تیم لپ تاپ خود را با IDEA از پیش نصب شده به من داد. خوب، تصمیم بگیرید، من در کنار شما بنشینم - و اتفاقا، من در کنار شما نشسته بودم و به صفحه نمایشم نگاه می کردم. من این کار را انجام دادم، یک کار دیگر در SQL به من می دهد. من نمی دانم چگونه تصمیم بگیرم - لعنتی. او می گوید - هیچ چیز، اینترنت وجود دارد. با استفاده از اینترنت آن را امتحان کنید. و به نظر می رسد که در حال انجام است. سرد! در حال حاضر در راه خانه با من تماسی از سرپرست تیم دریافت کردم - او گفت، من هنوز باید یک کار آزمایشی انجام دهم. من تمام داده ها را از طریق ایمیل ارسال کردم - و رابط و پایگاه داده وجود دارد. منطق خود ساده است. من روز پنجشنبه تکلیف را دریافت کردم و باید دوشنبه آن را ارائه می کردم. خیلی وقته دارم سر و کله میزنم، 3 شب (!) دوشنبه به سرپرست تیم مینویسم که کامل انجامش ندادم، منطق هست، کار با دیتابیس هست، نمیدونم چطوری برای اتصال بخش سرور و بخش مشتری. او تقریباً بلافاصله پاسخ داد - ارسال کنید. روز بعد، مدیر تماس گرفت، همچنین سوالاتی پرسید، در مورد پول پرسید - سپس صادقانه گفتم که اکنون 25 دریافت می کنم. گفت جدی نیست - ده تا دیگه انداخت. بعد از آن هیچ فایده ای برای ماندن در شرکت اول نمی دیدم. رفتم پیش کارگردان - این و آن را گفتم، می روم. به نظر می رسد عصبانی بود، از قرارداد کاری، از وجدان، درباره تیم صحبت می کرد. اما طبق قانون در دوره آزمایشی مجبور نیستم 2 هفته کار کنم. مدارک را امضا کردم و استعفا دادم. آنها قول دادند که پول را به مدت سه هفته بفرستند - نه، به نظر می رسد که بسیار توهین آمیز بود، آنها ده را فشار دادند. اتفاق می افتد. در مکانی جدید تا به امروز. در ابتدا سر شما در حال چرخش است - دریایی از کد، منطق تجاری، درخواست های عظیم به پایگاه داده، طرح بندی، jira، git. هر کاری که انجام می دهید، سؤالات زیادی وجود دارد. هر بار در محل کار با چشمان شیشه ای - چگونه / چه / چرا. ضرب‌الاجل‌ها، چیدمان، مونتاژ عصرانه، رفع مشکل. البته همه اینها در زمان محو شده است - احتمالاً شش ماه - اما به نظر می رسد همه چیز یکباره اتفاق افتاده است. اما ترک اولین شرکت درست بود - همه چیز در آنجا بسیار آشفته بود. اولین خطوطم و به طور کلی کد موجود را به یاد می‌آورم - وای، وحشتناک. و در این شرکت - ممم، من می خواهم همه روش ها، کلاس ها را ببوسم، نام ها این گونه هستند - لازم نیست داخل شوید تا بفهمید داخل آن چه اتفاقی می افتد - مثل این است که دارید یک کتاب می خوانید. تیم همه بچه ها با سابقه قوی هستند، من خودم شرم آور است، اما کار کردن با آنها بسیار جالب است، آنها در زمینه خود حرفه ای هستند (تحصیلات تخصصی یک مزیت بزرگ است، اما از آنجایی که ما در این سایت هستیم، با آنچه داریم. برای شکایت خیلی دیر است). تسترها انسانهای مقدس بی بدیلی هستند، خدایا همه حشرات من بر گردن آنهاست. تحلیلگران - مدت زیادی است که من با مردم به همان اندازه که با تحلیلگران صحبت می کردم می گذرد - دکمه چه کاری باید انجام دهد، چگونه باید باشد، و اگر این را فشار دهید، و اگر در همان زمان چیز دیگری در اینجا وجود داشت. ادمین ها هنوز هم اسب های تیره ای هستند، اما آنها نیز بخشی غیر قابل تعویض از تیم هستند. همه اشکالات از طریق Jira هستند. پایگاه دانش - در ویکی. مدیر، رهبر سابق تیم همان تیم است - یعنی. می داند چگونه و چه چیزی برای آن بپردازد. پروژه اصلی یک سیستم مدیریت اسناد است. اگر ممکن است خود جالب نباشد، اما از نظر اجرا - mmm، خیلی زیاد است، سعی کنید آن را پوشش دهید. در زمان ساخت این دستگاه، نیمی از تیم از eclipse و بقیه از IDEA استفاده می کردند. اکنون همه به جز یکی در IDEA هستند. در ابتدا از مجوز "جایگزین" برای IDEA استفاده کردم ، شش ماه بعد مجوز رسمی را خریدم - از این گذشته ، بچه های آنجا دقیقاً مانند من هستند ، آنها یک محصول عالی می سازند و می خواهند بخورند. یک سال و نیم می گذرد، من این کار را انجام داده ام، اما وظایف هنوز برای من دشوار است - اما من قبلاً با کد آشنا هستم. این قبلاً یک مسئله مهم بود، همانطور که منطق تجاری بود. و سپس تصمیم گرفتم برای مصاحبه های بیشتری بروم، به انگیزه یکی از همکارانم که قبلاً یک ماه بود که آنجا را ترک کرده بود. خوب، دیدن اینکه چقدر حاضرند برای من پول بدهند، هیچ وقت به درد نمی خورد. من hh را باز کردم - ابتدا آن را روی 50 تنظیم کردم، اما وقتی تعداد پاسخ ها زیاد بود، آن را روی 110k تنظیم کردم. به علاوه پشته کمی گسترده تر شده است. من از اواخر ژوئن در 10 مصاحبه شرکت کرده ام. 2 پیشنهاد دریافت کرد. یکی 50 است، دومی 110 است. و حتی 110 سخت ترین سؤالات و کارها نیست (به هر حال، بسیاری از مکان ها روی ترکیب Hibirnate+Spring (اغلب در Angular) کار می کنند). همه چیز آنقدر بد نیست که معلوم شد. من نیاز دارم، گرسنه نخواهم شد. ما می توانیم ادامه دهیم. در مورد خودم، من کمی بیش از 30 سال دارم و همانطور که نوشتم، تحصیلات غیر اصلی دارم. برای همین شک و تردیدهای زیادی داشتم. بله، آنها هنوز وجود دارند. اما چیزی در حال حاضر اتفاق می افتد. و من این را نه برای خودم و نه برای همه شما، بلکه برای آن شخص ناامنی می نویسم که هنوز فکر می کند موفق نمی شود - هی شما، بله شما موفق خواهید شد، حتماً با یک آجر روبرو شوید و کار کنید. ، کار ما هنوز در حال جذب نیرو برای تیم خود هستیم و همکاران اغلب برای مصاحبه با افرادی مانند این می روند. یک دختر دوباره اهل جوارش بود، همکارانم چون می‌دانستند من هم قبول کردم (خب چطور گذشت - تا سطح 24)، با او توجه زیادی کردند و همان وظیفه را دریافت کردند. اما در کمال تعجب او این کار را نکرد، هر چند بعد از مصاحبه حضوری نظر بالایی نسبت به او داشتند. به یک تازه کار چه حقوقی بدهم؟ 40-60. به خاطر داشته باشید که بالای 60 سال، اگر هنوز جوان هستید و تجربه ای ندارید، می توانید به خوبی به نتیجه برسید. آماده باشید که اندازه یک int، پیمایش درخت، چند مشکل منطقی رایج را بدانید - اما باید اعتراف کنم که من هیچ یک از اینها را در مصاحبه هایم دریافت نکردم. اگر فکر می‌کنید که java core را به خوبی می‌شناسید، پس گول نخورید. چیزهای زیادی در آنجا وجود دارد، من هنوز از همکارانم به خاطر استفاده از چیزی منقرض شده به انگشتانم سیلی می‌زنم. همگی موفق باشید! بلکه بخشی غیر قابل تعویض از تیم است. همه اشکالات از طریق Jira هستند. پایگاه دانش - در ویکی. مدیر، رهبر سابق تیم همان تیم است - یعنی. می داند چگونه و چه چیزی برای آن بپردازد. پروژه اصلی یک سیستم مدیریت اسناد است. اگر ممکن است خود جالب نباشد، اما از نظر اجرا - mmm، خیلی زیاد است، سعی کنید آن را پوشش دهید. در زمان ساخت این دستگاه، نیمی از تیم از eclipse و بقیه از IDEA استفاده می کردند. اکنون همه به جز یکی در IDEA هستند. در ابتدا از مجوز "جایگزین" برای IDEA استفاده کردم ، شش ماه بعد مجوز رسمی را خریدم - از این گذشته ، بچه های آنجا دقیقاً مانند من هستند ، آنها یک محصول عالی می سازند و می خواهند بخورند. یک سال و نیم می گذرد، من این کار را انجام داده ام، اما وظایف هنوز برای من دشوار است - اما من قبلاً با کد آشنا هستم. این قبلاً یک مسئله مهم بود، همانطور که منطق تجاری بود. و سپس تصمیم گرفتم برای مصاحبه های بیشتری بروم، به انگیزه یکی از همکارانم که قبلاً یک ماه بود که آنجا را ترک کرده بود. خوب، دیدن این که چقدر حاضرند برای من بپردازند، هرگز به درد نمی خورد. من hh را باز کردم - ابتدا آن را روی 50 تنظیم کردم، اما وقتی تعداد پاسخ ها زیاد بود، آن را روی 110k تنظیم کردم. به علاوه پشته کمی گسترده تر شده است. من از اواخر ژوئن در 10 مصاحبه شرکت کرده ام. 2 پیشنهاد دریافت کرد. یکی 50 است، دومی 110 است. و حتی 110 سخت ترین سؤالات و کارها نیست (به هر حال، بسیاری از مکان ها روی ترکیب Hibirnate+Spring (اغلب در Angular) کار می کنند). همه چیز آنقدر بد نیست که معلوم شد. من نیاز دارم، گرسنه نخواهم شد. ما می توانیم ادامه دهیم. در مورد خودم، من کمی بیش از 30 سال دارم و همانطور که نوشتم، تحصیلات غیر اصلی دارم. برای همین شک و تردیدهای زیادی داشتم. بله، آنها هنوز وجود دارند. اما چیزی در حال حاضر اتفاق می افتد. و من این را نه برای خودم و نه برای همه شما، بلکه برای آن شخص ناامنی می نویسم که هنوز فکر می کند موفق نمی شود - هی شما، بله شما موفق خواهید شد، حتماً با یک آجر روبرو شوید و کار کنید. ، کار ما هنوز در حال جذب نیرو برای تیم خود هستیم و همکاران اغلب برای مصاحبه با افرادی مانند این می روند. یک دختر دوباره اهل جوارش بود، همکارانم چون می‌دانستند من هم قبول کردم (خب چطور گذشت - تا سطح 24)، با او توجه زیادی کردند و همان وظیفه را دریافت کردند. اما در کمال تعجب او این کار را نکرد، هر چند بعد از مصاحبه حضوری نظر بالایی نسبت به او داشتند. چه حقوقی به یک تازه کار بدهم؟ 40-60. به خاطر داشته باشید که بالای 60 سال، اگر هنوز جوان هستید و تجربه ای ندارید، می توانید به خوبی به موفقیت دست پیدا کنید. آماده باشید که اندازه یک int، پیمایش درخت، چند مشکل منطقی رایج را بدانید - اما باید اعتراف کنم که در مصاحبه هایم به این موارد نرسیدم. اگر فکر می کنید که java core را به خوبی می شناسید، پس گول نخورید. چیزهای زیادی در آنجا وجود دارد، من هنوز از همکارانم به خاطر استفاده از چیزی منقرض شده به انگشتانم سیلی می زنم. همگی موفق باشید! بلکه بخشی غیر قابل تعویض از تیم است. همه اشکالات از طریق Jira هستند. پایگاه دانش - در ویکی. مدیر، رهبر سابق تیم همان تیم است - یعنی. می داند چگونه و چه چیزی برای آن بپردازد. پروژه اصلی یک سیستم مدیریت اسناد است. اگر ممکن است خود جالب نباشد، اما از نظر اجرا - mmm، خیلی زیاد است، سعی کنید آن را پوشش دهید. در زمان ساخت این دستگاه، نیمی از تیم از eclipse و بقیه از IDEA استفاده می کردند. اکنون همه به جز یکی در IDEA هستند. در ابتدا از مجوز "جایگزین" برای IDEA استفاده کردم ، شش ماه بعد مجوز رسمی را خریدم - از این گذشته ، بچه های آنجا دقیقاً مانند من هستند ، آنها یک محصول عالی می سازند و می خواهند بخورند. یک سال و نیم می گذرد، من این کار را انجام داده ام، اما وظایف هنوز برای من دشوار است - اما من قبلاً با کد آشنا هستم. این قبلاً یک مسئله مهم بود، همانطور که منطق تجاری بود. و سپس تصمیم گرفتم برای مصاحبه های بیشتری بروم، به انگیزه یکی از همکارانم که قبلاً یک ماه بود که آنجا را ترک کرده بود. خوب، دیدن اینکه چقدر حاضرند برای من پول بدهند، هیچ وقت به درد نمی خورد. من hh را باز کردم - ابتدا آن را روی 50 تنظیم کردم، اما وقتی تعداد پاسخ ها زیاد بود، آن را روی 110k تنظیم کردم. به علاوه پشته کمی گسترده تر شده است. من از اواخر ژوئن در 10 مصاحبه شرکت کرده ام. 2 پیشنهاد دریافت کرد. یکی 50 است، دومی 110 است. و حتی 110 سخت ترین سؤالات و کارها نیست (به هر حال، بسیاری از مکان ها روی ترکیب Hibirnate+Spring (اغلب در Angular) کار می کنند). همه چیز آنقدر بد نیست که معلوم شد. من نیاز دارم، گرسنه نخواهم شد. ما می توانیم ادامه دهیم. در مورد خودم، من کمی بیش از 30 سال دارم و همانطور که نوشتم، تحصیلات غیر اصلی دارم. برای همین شک و تردیدهای زیادی داشتم. بله، آنها هنوز وجود دارند. اما چیزی در حال حاضر اتفاق می افتد. و من این را نه برای خودم و نه برای همه شما، بلکه برای آن شخص ناامنی می نویسم که هنوز فکر می کند موفق نمی شود - هی شما، بله شما موفق خواهید شد، حتماً با یک آجر روبرو شوید و کار کنید. ، کار ما هنوز در حال جذب نیرو برای تیم خود هستیم و همکاران اغلب برای مصاحبه با افرادی مانند این می روند. یک دختر دوباره اهل جوارش بود، همکارانم چون می‌دانستند من هم قبول کردم (خب چطور گذشت - تا سطح 24)، با او توجه زیادی کردند و همان وظیفه را دریافت کردند. اما در کمال تعجب او این کار را نکرد، هر چند بعد از مصاحبه حضوری نظر بالایی نسبت به او داشتند. به یک تازه کار چه حقوقی بدهم؟ 40-60. به خاطر داشته باشید که بالای 60 سال، اگر هنوز جوان هستید و تجربه ای ندارید، می توانید به خوبی به نتیجه برسید. آماده باشید که اندازه یک int، پیمایش درخت، چند مشکل منطقی رایج را بدانید - اما باید اعتراف کنم که من هیچ یک از اینها را در مصاحبه هایم دریافت نکردم. اگر فکر می‌کنید که java core را به خوبی می‌شناسید، پس گول نخورید. چیزهای زیادی در آنجا وجود دارد، من هنوز از همکارانم به خاطر استفاده از چیزی منقرض شده به انگشتانم سیلی می‌زنم. همگی موفق باشید! در ابتدا از مجوز "جایگزین" برای IDEA استفاده کردم ، شش ماه بعد مجوز رسمی را خریدم - از این گذشته ، بچه های آنجا دقیقاً مانند من هستند ، آنها یک محصول عالی می سازند و می خواهند بخورند. یک سال و نیم می گذرد، من این کار را انجام داده ام، اما وظایف هنوز برای من دشوار است - اما من قبلاً با کد آشنا هستم. این قبلاً یک مسئله مهم بود، همانطور که منطق تجاری بود. و سپس تصمیم گرفتم برای مصاحبه های بیشتری بروم، به انگیزه یکی از همکارانم که قبلاً یک ماه بود که آنجا را ترک کرده بود. خوب، دیدن این که چقدر حاضرند برای من بپردازند، هرگز به درد نمی خورد. من hh را باز کردم - ابتدا آن را روی 50 تنظیم کردم، اما وقتی تعداد پاسخ ها زیاد بود، آن را روی 110k تنظیم کردم. به علاوه پشته کمی گسترده تر شده است. من از اواخر ژوئن در 10 مصاحبه شرکت کرده ام. 2 پیشنهاد دریافت کرد. یکی 50 است، دومی 110 است. و حتی 110 سخت ترین سؤالات و کارها نیست (به هر حال، بسیاری از مکان ها روی ترکیب Hibirnate+Spring (اغلب در Angular) کار می کنند). همه چیز آنقدر بد نیست که معلوم شد. من نیاز دارم، گرسنه نخواهم شد. ما می توانیم ادامه دهیم. در مورد خودم، من کمی بیش از 30 سال دارم و همانطور که نوشتم، تحصیلات غیر اصلی دارم. برای همین شک و تردیدهای زیادی داشتم. بله، آنها هنوز وجود دارند. اما چیزی در حال حاضر اتفاق می افتد. و من این را نه برای خودم و نه برای همه شما، بلکه برای آن شخص ناامنی می نویسم که هنوز فکر می کند موفق نمی شود - هی شما، بله شما موفق خواهید شد، حتماً با یک آجر روبرو شوید و کار کنید. ، کار ما هنوز در حال جذب نیرو برای تیم خود هستیم و همکاران اغلب برای مصاحبه با افرادی مانند این می روند. یک دختر دوباره اهل جوارش بود، همکارانم چون می‌دانستند من هم قبول کردم (خب چطور گذشت - تا سطح 24)، با او توجه زیادی کردند و همان وظیفه را دریافت کردند. اما در کمال تعجب او این کار را نکرد، هر چند بعد از مصاحبه حضوری نظر بالایی نسبت به او داشتند. چه حقوقی به یک تازه کار بدهم؟ 40-60. به خاطر داشته باشید که بالای 60 سال، اگر هنوز جوان هستید و تجربه ای ندارید، می توانید به خوبی به موفقیت دست پیدا کنید. آماده باشید که اندازه یک int، پیمایش درخت، چند مشکل منطقی رایج را بدانید - اما باید اعتراف کنم که در مصاحبه هایم به این موارد نرسیدم. اگر فکر می کنید که java core را به خوبی می شناسید، پس گول نخورید. چیزهای زیادی در آنجا وجود دارد، من هنوز از همکارانم به خاطر استفاده از چیزی منقرض شده به انگشتانم سیلی می زنم. همگی موفق باشید! در ابتدا از مجوز "جایگزین" برای IDEA استفاده کردم ، شش ماه بعد مجوز رسمی را خریدم - از این گذشته ، بچه های آنجا دقیقاً مانند من هستند ، آنها یک محصول عالی می سازند و می خواهند بخورند. یک سال و نیم می گذرد، من این کار را انجام داده ام، اما وظایف هنوز برای من دشوار است - اما من قبلاً با کد آشنا هستم. این قبلاً یک مسئله مهم بود، همانطور که منطق تجاری بود. و سپس تصمیم گرفتم برای مصاحبه های بیشتری بروم، به انگیزه یکی از همکارانم که قبلاً یک ماه بود که آنجا را ترک کرده بود. خوب، دیدن این که چقدر حاضرند برای من بپردازند، هرگز به درد نمی خورد. من hh را باز کردم - ابتدا آن را روی 50 تنظیم کردم، اما وقتی تعداد پاسخ ها زیاد بود، آن را روی 110k تنظیم کردم. به علاوه پشته کمی گسترده تر شده است. من از اواخر ژوئن در 10 مصاحبه شرکت کرده ام. 2 پیشنهاد دریافت کرد. یکی 50 است، دومی 110 است. و حتی 110 سخت ترین سؤالات و کارها نیست (به هر حال، بسیاری از مکان ها روی ترکیب Hibirnate+Spring (اغلب در Angular) کار می کنند). همه چیز آنقدر بد نیست که معلوم شد. من نیاز دارم، گرسنه نخواهم شد. ما می توانیم ادامه دهیم. در مورد خودم، من کمی بیش از 30 سال دارم و همانطور که نوشتم، تحصیلات غیر اصلی دارم. برای همین شک و تردیدهای زیادی داشتم. بله، آنها هنوز وجود دارند. اما چیزی در حال حاضر اتفاق می افتد. و من این را نه برای خودم و نه برای همه شما، بلکه برای آن شخص ناامنی می نویسم که هنوز فکر می کند موفق نمی شود - هی شما، بله شما موفق خواهید شد، حتماً با یک آجر روبرو شوید و کار کنید. ، کار ما هنوز در حال جذب نیرو برای تیم خود هستیم و همکاران اغلب برای مصاحبه با افرادی مانند این می روند. یک دختر دوباره اهل جوارش بود، همکارانم چون می‌دانستند من هم قبول کردم (خب چطور گذشت - تا سطح 24)، با او توجه زیادی کردند و همان وظیفه را دریافت کردند. اما در کمال تعجب او این کار را نکرد، هر چند بعد از مصاحبه حضوری نظر بالایی نسبت به او داشتند. چه حقوقی به یک تازه کار بدهم؟ 40-60. به خاطر داشته باشید که بالای 60 سال، اگر هنوز جوان هستید و تجربه ای ندارید، می توانید به خوبی به موفقیت دست پیدا کنید. آماده باشید که اندازه یک int، پیمایش درخت، چند مشکل منطقی رایج را بدانید - اما باید اعتراف کنم که در مصاحبه هایم به این موارد نرسیدم. اگر فکر می کنید که java core را به خوبی می شناسید، پس گول نخورید. چیزهای زیادی در آنجا وجود دارد، من هنوز از همکارانم به خاطر استفاده از چیزی منقرض شده به انگشتانم سیلی می زنم. همگی موفق باشید! ما می توانیم ادامه دهیم. در مورد خودم، من کمی بیش از 30 سال دارم و همانطور که نوشتم، تحصیلات غیر اصلی دارم. برای همین شک و تردیدهای زیادی داشتم. بله، آنها هنوز وجود دارند. اما چیزی در حال حاضر اتفاق می افتد. و من این را نه برای خودم و نه برای همه شما، بلکه برای آن شخص ناامنی می نویسم که هنوز فکر می کند موفق نمی شود - هی شما، بله شما موفق خواهید شد، حتماً با یک آجر روبرو شوید و کار کنید. ، کار ما هنوز در حال جذب نیرو برای تیم خود هستیم و همکاران اغلب برای مصاحبه با افرادی مانند این می روند. یک دختر دوباره اهل جوارش بود، همکارانم چون می‌دانستند من هم قبول کردم (خب چطور گذشت - تا سطح 24)، با او توجه زیادی کردند و همان وظیفه را دریافت کردند. اما در کمال تعجب او این کار را نکرد، هر چند بعد از مصاحبه حضوری نظر بالایی نسبت به او داشتند. چه حقوقی به یک تازه کار بدهم؟ 40-60. به خاطر داشته باشید که بالای 60 سال، اگر هنوز جوان هستید و تجربه ای ندارید، می توانید به خوبی به موفقیت دست پیدا کنید. آماده باشید که اندازه یک int، پیمایش درخت، چند مشکل منطقی رایج را بدانید - اما باید اعتراف کنم که در مصاحبه هایم به این موارد نرسیدم. اگر فکر می کنید که java core را به خوبی می شناسید، پس گول نخورید. چیزهای زیادی در آنجا وجود دارد، من هنوز از همکارانم به خاطر استفاده از چیزی منقرض شده به انگشتانم سیلی می زنم. همگی موفق باشید! ما می توانیم ادامه دهیم. در مورد خودم، من کمی بیش از 30 سال دارم و همانطور که نوشتم، تحصیلات غیر اصلی دارم. برای همین شک و تردیدهای زیادی داشتم. بله، آنها هنوز وجود دارند. اما چیزی در حال حاضر اتفاق می افتد. و من این را نه برای خودم و نه برای همه شما، بلکه برای آن شخص ناامنی می نویسم که هنوز فکر می کند موفق نمی شود - هی شما، بله شما موفق خواهید شد، حتماً با یک آجر روبرو شوید و کار کنید. ، کار ما هنوز در حال جذب نیرو برای تیم خود هستیم و همکاران اغلب برای مصاحبه با افرادی مانند این می روند. یک دختر دوباره اهل جوارش بود، همکارانم چون می‌دانستند من هم قبول کردم (خب چطور گذشت - تا سطح 24)، با او توجه زیادی کردند و همان وظیفه را دریافت کردند. اما در کمال تعجب او این کار را نکرد، هر چند بعد از مصاحبه حضوری نظر بالایی نسبت به او داشتند. چه حقوقی به یک تازه کار بدهم؟ 40-60. به خاطر داشته باشید که بالای 60 سال، اگر هنوز جوان هستید و تجربه ای ندارید، می توانید به خوبی به موفقیت دست پیدا کنید. آماده باشید که اندازه یک int، پیمایش درخت، چند مشکل منطقی رایج را بدانید - اما باید اعتراف کنم که در مصاحبه هایم به این موارد نرسیدم. اگر فکر می کنید که java core را به خوبی می شناسید، پس گول نخورید. چیزهای زیادی در آنجا وجود دارد، من هنوز از همکارانم به خاطر استفاده از چیزی منقرض شده به انگشتانم سیلی می زنم. همگی موفق باشید! بهترین شغلی که تا به حال داشتم PS. من همیشه به این داستان های موفقیت در این سایت شک داشتم، هرگز آن را باور نکردم. مجبور شدم برم و چک کنم ;)
نظرات
TO VIEW ALL COMMENTS OR TO MAKE A COMMENT,
GO TO FULL VERSION