-
1999 اولین کامپیوتر
پدر و مادرم یک کامپیوتر خریدند. هیچ محدودیتی برای شادی وجود ندارد، فقط در مگاهرتز و یک کارت گرافیک. اما آتش جهنم پرواز می کند. من در حال بازی آنلاین Diablo با یکی از دوستانم هستم و نمی توانم فکر نکنم "این چگونه کار می کند"؟ ما از طریق پورتال با یک اشکال در بازتولید پول آشنا شدیم. افکار بیشتری وجود دارد.
-
2000 دانشکده فنی.
Soldiers of Fortune سرعت خود را کم می کند، Diablo2 معمولاً با ظاهر شدن یک دسته هیولا مکث می کند. کمی NFS بیایید بازی Diablo را ادامه دهیم. من وارد دانشکده فنی شهر کوچکمان می شوم تا "برنامه نویس" شوم. زندگی سرگرم کننده تر شده است. خط کش رنگ های جدیدی را به زندگی اضافه می کند (اما به سرعت خسته کننده شد، زیرا اغلب بافت ها را به صورت رایگان دریافت می کنید).
-
2001 جاوا.
یکی از دوستان دیسکی از مسکو به عنوان هدیه می آورد (یادم نیست چرا) با برچسب "ابزارهای برنامه نویسی مدرن" (چیزی شبیه به آن) که روی یک صفحه کاغذ ساده چاپ شده و بد بریده شده است. در پشت کتیبه "جاوا – کلمه ای جدید در توسعه نرم افزار" را می بینم. من کم و بد می خوابم. من در مورد زندگی یک برنامه نویس، مانند یک فیلم، خواب می بینم.
-
2004-2008 بزرگسالی.
فارغ التحصیل دانشکده فنی. وارد دانشگاه شد. در شهر کوچک ما هیچ شغل مرتبط با فناوری اطلاعات وجود ندارد، اما بسیاری از «شغلهای» دیگر وجود دارد. او یک فروشنده بود، یک فروشنده، یک جور مدیر، یک فروشنده. پدرم برای من شغلی به عنوان "اپراتور تولید نفت و گاز" پیدا می کند (به نظر می رسد چندین برابر بهتر از آن شغل است).
-
2009 1C.
جهان (نه کل) توسط 1C تسخیر شد. همه جا هفت تا من رویای تبدیل شدن به یک نام مستعار 1C را دارم. من شرکتی را پیدا می کنم که کارمندان را جذب می کند، آنها را آموزش می دهد و با توافق غیرمستند طرفین، او را مجبور می کند حداقل یک سال کار کند. پدر و مادر مهم نیست. بیا بریم.
-
2012 سنت پترزبورگ
نمی توانی آرام بنشینی من و همسرم به سنت پترزبورگ نقل مکان می کنیم. من مسیر تاریک 1C را ادامه می دهم.
-
2016-2017 جاروش.
کار عالی، همسر، دختر، دوستان، اما چیزی اشتباه است. افکار من بر سر دوستی می جوشد که تمام توان و نیروی همسرش را گرفت و در یک سال به عنوان توسعه دهنده روبی دوباره آموزش دید.
من تغییرات می خواهم. "جاوا، جاوا، جاوا..." در ناخودآگاه در حال چرخش است. من "جاواروش" را از یک دوست می شنوم. من اهمیت زیادی قائل نیستم، حدس میزدم که این یک کلاهبرداری پول دیگری است. اما من به فکر خودآموزی افتادم.
من شروع به کشیدن جاوا کردم. این سخت است.
تمام مسیرهای موجود در اینترنت به جاروش ختم می شود. دارم شروع میکنم من نقدها را خواندم مردم می نویسند که آنها 5 سطح را تکمیل کرده اند، که خیلی آسان است، ادامه دادن فایده ای ندارد. من فکر می کنم این مردم هستند. من در حال حرکت هستم. 10 عقب تر، بدون توقف.
تصمیم میگیرم، ترک میکنم، درسهایم را از سر میگیرم، ترک میکنم - این عصبانیکننده است. Validator بد است، Javarush بد است. به این راحتی که من می خواهم وارد نمی شود. -
2017 27lvl + Innopolis
من از اتفاقی که می افتد خوشحالم، در ساعات کاری مطالعه می کنم (بدون به خطر انداختن بهره وری، به همه چیز فکر کرده ام). در اوقات فراغت مطالعه می کنم. من یک کتاب الکترونیکی خریدم و آن را همه جا (در مترو) خواندم.
احساس می کنم باید سرعتم را بالا ببرم. سابقه طولانی ورود به یک دوره آموزشی پیشرفته 2 ماهه در زمینه توسعه جاوا در شهر شگفت انگیز (به یک معنا) Innopolis. دانش به دست آمده در Javarush و تجربه در 1C و SQL برای استفاده حداکثری از دوره ها کافی است. - 2017 پایان سال. SBT.
در پایان سال من یک پیشنهاد طولانی مدت و مورد انتظار از Sberbank Technologies دریافت می کنم.
من یک توسعه دهنده جاوا هستم.
تیم بزرگ، رهبر بزرگ. بسیاری از تجربیات مفید و مخاطبین. -
2018 پیشنهاد جدید.
مجبور به تغییر شغل، به سطح بالاتری از درآمد نیاز دارد. در SBT ممکن است آنقدر که ما می خواهیم آن را بالا نبرند. من خوشحالم که بعد از کسب اولین تجربه، هرچند کوتاه مدت، مصاحبه ها و نگرش استخدام کنندگان کاملاً متفاوت است. شما انتخاب کنید.
الان شش ماه است که در محل جدیدم هستم. سطح درآمد هنگام کار در 1C به سطح درآمد بازگشت. من در حال بازگرداندن "خسارت"های متحمل شده در دوره بازآموزی نسبتاً طولانی مدت هستم.
کار لذت است. پشته مدرن، زمان زیادی برای تحقیق، مشارکت در تصمیم گیری های طراحی.
GO TO FULL VERSION