JavaRush /وبلاگ جاوا /Random-FA /داستان دیگری از یک برنامه نویس جاوا دیگر
Максим Лебедев
مرحله
Москва

داستان دیگری از یک برنامه نویس جاوا دیگر

در گروه منتشر شد
اکنون سال 2019 است، من 29 ساله هستم، اکنون 1.5 سال است که به عنوان یک توسعه دهنده جاوا کار می کنم و در Spring ، Java EE می نویسم، Maven ، Gradle Tomcat و بسیاری دیگر از عناوین مرتبط با جاوا را می شناسم . بالاخره به نوشتن یک داستان کوتاه در مورد خودم رسیدم. مطالعه خیلی وقت پیش بود و این درست نیست، از آن زمان من چیزهای زیادی یاد گرفتم، قبلاً فراموش کرده ام که چگونه بود، بنابراین همانطور که یادم می آید به شما می گویم، اما حافظه من خیلی خوب نیست. داستان من در پاییز 2015 شروع شد، زمانی که من به دنبال زبان برنامه نویسی دیگری بودم که دوست دارم یاد بگیرم و بتوانم در لینوکس دبیان بنویسم، که هنوز هم تا به امروز از آن استفاده می کنم. من به عنوان مدیر سیستم در یک اداره دولتی کار می کردم و متوجه شدم که نمی خواهم شغلم را در محل کار فعلی خود ادامه دهم و همچنین نمی خواهم به مدیریت شبکه ادامه دهم. من آماده بودم که به یک موقعیت کم درآمد بروم، به شرطی که جالب باشد. شروع من شامل زبان انگلیسی متوسط، آموزش فنی عالی، یک برنامه کاربردی برای Microsoft Access در VBA و تلاش های ناتمام برای یادگیری C# بود. برای سال جدید (از 2015 تا 2016) اشتراک JavaRush را با تخفیف خریدم و آشنایی من با دنیای جاوا از اینجا شروع شد. من به صورت ناگهانی درس می خواندم، می توانستم چند سطح را در چند روز تمام کنم، یا می توانستم یک هفته یا حتی یک ماه استراحت کنم، بنابراین تحصیلم به تاخیر افتاد. من در هر زمان آزاد، سر کار، بعد از کار، شب که دخترم به دنیا آمد، درس می خواندم و تا امروز در این حالت درس می خوانم. چیزهای جالب زیادی در کار وجود دارد، اما هنوز چارچوب های کتابخانه و زبان های برنامه نویسی زیادی وجود دارد که می خواهم آنها را امتحان کنم. از سطوح 6 تا 30، من به موازات JavaRush "Thinking in Java" را خواندم. بعد از سطح 30، جاوا مؤثر را خواندم، اغلب اوقات با درس های ویدیویی از Golovach و دیگران و نوشتن برنامه های کاربردی ساده خودم در جاوا حواس من از این دوره پرت می شد. در پاییز سال 2016، یک اتفاق مهم برای من رخ داد، پس از آن تصمیم گرفتم که قطعا یک توسعه دهنده جاوا خواهم شد. من جایی در سطح 25 در JavaRush بودم، و به نوعی در طول یک گردهمایی در یک میخانه معلوم شد که یکی از دوستانم به عنوان توسعه دهنده جاوا در یک شرکت کار می کند و آنها به دنبال یک جونیور هستند. طبیعتاً بدون معطلی به مصاحبه رفتم، شاید جواب خوبی ندادم، اما تا حدی به دلیل تعلقم به من پیشنهاد کار داده شد. ولی این آخر ماجرا نیست. من در شغل فعلی خود تعهداتی داشتم، بنابراین پیشنهاد را رد کردم، اما پشیمان نیستم، زیرا هنوز چیزهای زیادی برای یادگیری وجود داشت. در آن زمان، جدا از اینکه تا حدودی Java Core را مطالعه کرده بودم، هیچ کتابخانه، فریمورک یا ابزار اسمبلی نمی دانستم. آیا می دانید برنامه های جاوا با چه ابزاری مونتاژ می شوند؟ چگونه یک کتابخانه با یک چارچوب متفاوت است؟ و بعد همه چیز خیلی سریع و گویی در مه پرواز کرد. پس از تمام اتفاقات الهام بخش، در ابتدای سال 2017 در دوره topjava (javaops.ru، فکر می کنم اشتباه است که آن را "کارآموزی JavaRush" نامگذاری کنم، ثبت نام کردم.")، با Tomcat Maven و Spring آشنا شدم و در پایان دوره شروع به مصاحبه کردم. تا ژوئن 2017، من در 7 مصاحبه شرکت کردم که نیمی از آنها به پیشنهادهای کاری منجر شد. شادی من حد و مرزی نداشت؛ جایی را انتخاب کردم که بیشتر از همه دوست داشتم و جایی که تا به امروز در آن کار می کنم. حقوق من از روز اول کار بیش از دو برابر شد. من خودم را توسعه دهنده خوبی می دانم. اکنون نوشتن یک برنامه یا یادگیری یک زبان برنامه نویسی جدید چیزی غیر ممکن و پیچیده نیست، بلکه به سادگی یک کار جالب است. نمی توانم بگویم که داستان من به نوعی نشان دهنده است، من یک فرد کاملا معمولی هستم و حتی با پیشینه فنی خوب. برای من، تبدیل شدن به یک توسعه دهنده جاوا یک گام طبیعی به جلو بود و من هرگز از آن پشیمان نیستم، من واقعاً همه چیز را دوست دارم: همکاران، دنیای جاوا، کارهای جالب، کنفرانس ها. برای شما آرزوی موفقیت و رسیدن به اهدافتان دارم!
نظرات
TO VIEW ALL COMMENTS OR TO MAKE A COMMENT,
GO TO FULL VERSION