JavaRush /وبلاگ جاوا /Random-FA /چرا به یک برنامه توسعه شغلی توسعه دهنده نیاز دارید و چگون...

چرا به یک برنامه توسعه شغلی توسعه دهنده نیاز دارید و چگونه آن را ایجاد کنید

در گروه منتشر شد
آیا متوجه شده اید که اقدامات و وظایف برنامه ریزی شده سریعتر و بهتر انجام می شوند؟ با یادداشت کردن کارهایی که باید در طول روز انجام شود در دفترچه یادداشت، کمتر احتمال دارد که آن کار را فراموش کنید. علاوه بر این، انتقال آن به کاغذ به ساختاردهی افکار و تصمیم گیری درست کمک می کند. از جمله در مورد برنامه های شغلی. بیایید این وضعیت را تصور کنیم: شما در حال اتمام آموزش JavaRush خود هستید، اما نمی دانید در مرحله بعد چه کاری انجام دهید. شما مجموعه خاصی از مهارت ها را دارید، اما اعتماد به نفس ندارید. یک برنامه شغلی می تواند به پیشرفت بیشتر کمک کند. از مشاور شغلی النا ایوانچیکووا در مورد اینکه چرا به آن نیاز است پرسیدیم و فارغ التحصیلان JavaRush به ما گفتند که آیا یک برنامه شغلی طراحی کرده اند یا خیر."تله برنامه": چرا به یک برنامه توسعه شغلی توسعه دهنده نیاز دارید و چگونه آن را ترسیم کنید - 1

چرا به برنامه شغلی نیاز دارید؟

برنامه شغلی استراتژی برای دستیابی به یک هدف مورد نظر در قالب یک موقعیت یا حقوق خاص است. من متقاعد شده ام که ایجاد یک شغل آگاهانه بدون برنامه شغلی غیرممکن است. اگر فردی شغلی را دنبال کند بدون اینکه بفهمد چه مراحلی را پشت سر می گذارد، چنین شغلی خود به خود است. در این شرایط می‌توانید پیشنهادی از یک شرکت را بپذیرید که در واقع با اهداف آن شخص مطابقت ندارد و در انتخاب مسیر پیشرفت شغلی اشتباه کنید. به عنوان مثال، افراد می توانند به صورت عمودی توسعه یابند (شغل یک مدیر - ویرایش) ، اگرچه اگر برای برنامه ریزی یک برنامه شغلی وقت بگذارند و به آنچه واقعاً می خواهند و به چه چیزی تمایل دارند فکر کنند، یک حرفه افقی را ترجیح می دهند (افزایش توان یک فرد). تخصص - ویرایش . .) .

مراحل شغلی چیست؟

من در مراحل شغلی خود با این موقعیت هدایت می شوم:
  • مرحله اول یا مقدماتی. تا 25 سال ماندگاری دارد. این زمانی است که فرد انواع مختلفی از فعالیت ها را امتحان می کند / احساس می کند و مناسب ترین آنها را برای خود پیدا می کند.
  • مرحله دوم یا مرحله تشکیل. تا 30-35 سال ماندگاری دارد. در این مرحله فرد مهارت هایی را کسب می کند. مهم نیست که چه موقعیتی را اشغال می کند و چگونه توسعه می یابد - افقی یا عمودی. او با اطمینان در موقعیت خود می نشیند و شروع به کاوش در تنظیم دقیق این حرفه می کند. این مرحله شامل حداکثر مقدار آموزش است. اگر در مرحله مقدماتی ، شخصی مطالعه کرد تا آنچه را که دوست دارد پیدا کند ، در این مرحله آگاهانه دانشی را که فاقد آن است "به دست می آورد".
  • مرحله یا مرحله سوم آگاهی. ماندگاری از 30-35 سال تا 45. بسیاری از مردم این مرحله را دوره رشد شغلی می نامند. این زمانی است که شخص به وضوح و آگاهانه در امتداد مسیر شغلی حرکت می کند، بسته به اینکه کدام یک انتخاب شده است - افقی یا عمودی. در این دوره، مردم از قبل به انتخاب خود اطمینان بیشتری دارند: قبلاً به آن شک کرده اند، در مورد بردار مورد علاقه تصمیم گرفته اند و به سمت جلو حرکت می کنند.

    در این مرحله فرد به یک متخصص با اعتماد به نفس تبدیل می شود. این همان خودشناسی است که همه از آن صحبت می کنند.

  • مرحله چهارم یا مرحله تکمیل منطقی: از 45 تا 60 سال. فرد به تدریج به کار خود پایان می دهد و برای بازنشستگی آماده می شود. اما می‌خواهم بگویم که در این مرحله (حدود 45 سال سن) تعداد زیادی از افراد را می‌بینم که تحت هدایت شغلی قرار می‌گیرند: مردم می‌دانند که یک چالش جدید می‌خواهند و حرفه‌شان یک "باد دوم" می‌شود. طبق طبقه بندی، این مرحله تکمیل است، اما می توانم بگویم که این مرحله تکمیل یک چرخش شغلی است: کسی آن را کامل می کند و شخصی یک مورد جدید را شروع می کند.
با این حال، حتی با در نظر گرفتن این طبقه بندی، همه چیز فردی است. یک نفر از دوران جوانی می فهمد که دکتر می شود، وارد دانشگاه می شود و تمام عمر از پزشک بودن لذت می برد. شخص دیگری ممکن است حتی در سن 40 سالگی تصمیم خود را نگیرد. من تعداد زیادی از چنین رزومه‌هایی را دیده‌ام، زمانی که افراد نه تنها اغلب شرکت‌ها را تغییر می‌دادند، بلکه به اصطلاح حرفه‌ای زیگزاگی داشتند، زمانی که دائماً بردار توسعه را تغییر می‌دادند. به عنوان مثال، آنها می توانند در یک دسته منطقی قرار گیرند، اما در آن به طور مداوم تخصص ها تغییر می کنند.

چگونه یک برنامه شغلی بسازیم

  • بیش از 3 سال برنامه ریزی نکنید. توصیه من: اهداف استراتژیک جهانی را برای مدت طولانی تعیین نکنید. قبلاً تعیین اهداف برای 5-10 سال بسیار معمول بود. در دنیای غیرقابل پیش‌بینی که در آن زندگی می‌کنیم، یک برنامه شغلی باید طی سه سال تنظیم شود. برای اینکه هدف تا حد امکان دقیق باشد، توصیه می کنم هدف نهایی را حدود سه سال تعیین کنید.
  • اهداف میانی تعیین کنید و در صورت لزوم تنظیم کنید. هنگام طراحی یک برنامه شغلی، ما همیشه یک هدف اصلی شغلی جهانی داریم که تعیین می کنیم. به عنوان یک قاعده، 2-3 سال طول می کشد، و همچنین اهداف میانی، که ما در حال حاضر در عرض شش ماه بر روی آنها تمرکز کرده ایم. شما می توانید برای هر سال (از سه سال) یک هدف تعیین کنید، خواه آموزش باشد، خواه موقعیت جدید یا معیارهای دیگری که در حرفه شما برای شما مهم هستند. به عنوان مثال، در میانه این برنامه متوجه خواهید شد که در جایی که دوست دارید حرکت نمی کنید. اشکالی ندارد که اهداف باقیمانده را قبل از پایان این سه سال مطابق با دیدگاه جدید خود تغییر دهید.
  • با استفاده از روش SMART یک هدف را بنویسید . شما باید هدف را تجزیه و تحلیل کنید: چقدر برای شما مرتبط، واقع بینانه و مهم است. اگر نمی توانید وضعیت فعلی را به طور عینی ارزیابی کنید، بسیار خوب است که با یک مشاور شغلی، مربی یا مدیر شخصی که باید به پیشرفت شغلی شما علاقه مند باشد، تماس بگیرید.
  • اسپری نکنید یک طرح مشخص برای یک هدف خاص نوشته می شود. اگر چندین هدف در برنامه وجود داشته باشد، به احتمال زیاد عدم تمرکز وجود خواهد داشت. بنابراین، یک برنامه - یک هدف جهانی.
  • Ставьте себе дедлайны. Необходимо выставлять an objectивные дедлайны. Не увеличивать их, чтобы вовремя прийти к намеченной цели и не занижать, иначе можно прийти к фрустрации, полному разочарованию и потере мотивации — это происходит, когда вы требуете от себя очень многого, но забываете, что в жизнь есть и другие задачи. В итоге, вы не успели, руки опускаются и ничего не хочется.
  • Гармонично сопоставить карьерный план с другими обязанностями. В таком случае карьерный план будет реально достичь. Работа не должна выжимать из вас все соки, иначе это будет первый и последний карьерный план.
  • При составлении карьерного плана надо учитывать и виды карьеры. Горизонтальная карьера — это когда мы развиваемся внутри своей специализации, ее еще называют экспертной карьерой. Вертикальная карьера — это карьера менеджера, когда есть желание и амбиции двигаться наверх и занимать руководящие позиции. Зигзагообразная карьера — тот вид карьеры, когда вы меняете сферу деятельности, чтобы учить что-то новое, зачастую из смежной отрасли. Например, перейти из продаж в маркетинг.

    Whatбы понять, Howой вид карьеры ваш, надо разобраться, что вами движет и что для вас важно на текущем этапе жизни. Это может быть материальная мотивация, когда главный критерий успешной карьеры — это заработная плата, которая отвечает вашим ожиданиям. Это может быть мотивация на саморазвитие, когда для вас более значимо развиваться внутри компании на своей позиции. Почему люди иногда уходят в проекты по благотворительности? Потому что их мотивация в деятельности — это ценность служения, то есть потребность помогать. Понимая свою мотивацию, вы будете задумываться на Howой позиции, в Howой компании и в Howой сфере бизнеса можете быть максимально полезными окружающим людям. Это тоже важный критерий при составлении карьерного плана.

  • Whatбы определить систему ценностей человека, я часто использую на карьерных консультациях тест Эдгара Шейна “Якоря карьеры”.

    این تست به تعیین اینکه یک فرد در حرفه خود روی چه چیزی متمرکز است کمک می کند. اینها می توانند شایستگی های حرفه ای باشند، زمانی که می خواهیم در زمینه خود متخصص باشیم. این ممکن است یک جهت گیری مدیریتی باشد، زمانی که جاه طلبی هایی برای مدیریت فرآیندها و افراد وجود دارد. این ممکن است تمرکز بر استقلال و استقلال باشد - معیار اصلی برای فریلنسرها و افرادی که خوداشتغالی هستند، جایی که هیچ برنامه کاری و محدودیت های شرکتی وجود ندارد. این می تواند تمرکز بر ثبات باشد، زمانی که برای یک کارمند مهم است که به آینده اعتماد داشته باشد. ارزش ممکن است در خدمت نهفته باشد، زمانی که برای شخص مهم است که به مردم کمک کند و دنیای اطراف آنها را بهتر کند. یک جهت گیری چالشی وجود دارد، زمانی که شخصی دوست دارد "روی لبه چاقو" راه برود و ریسک کند، و در نهایت، جهت گیری به سمت کارآفرینی وجود دارد - کسب و کار و تجارت خود. شما می توانید این آزمون را انجام دهید تا به شغل خود به شیوه ای چند وجهی تر، از منظری کاملاً متفاوت نگاه کنید و با درک مؤلفه ارزش خود، یک برنامه شغلی ترسیم کنید.

تجربه فارغ التحصیلان JavaRush

ما از چندین دانشجوی JavaRush پرسیدیم که آیا برنامه شغلی دارند یا خیر.

الکساندر کوپایگورودسکی:

طرح من به این شکل بود:
  1. درک تئوری و کسب مهارت های اولیه؛
  2. اولین پروژه حیوان خانگی خود را بنویسید.
  3. حداقل برخی از کارهای مرتبط با برنامه نویسی را برای کسب تجربه تجاری بیابید.
  4. آماده شدن برای مصاحبه با شرکت های بزرگ؛
  5. با 2-5 سال کار در یک شرکت بزرگ، تجربه کسب کنید.
  6. در حین کار در پول خود صرفه جویی کنید و کسب و کار خود را باز کنید و محصولی بسازم که انتظار دارم هنگام کار در شرکت بنویسم.
رشد حقوق در برنامه لحاظ نشده است. رشد پول نتیجه آن است. دلیل آن این است که چقدر خوب و چقدر می توانید در یک واحد زمان انجام دهید. فورک ها برای هر سطح از برنامه نویس چیست و بنابراین همه برای منطقه خود می دانند. در ابتدا ساعتی 8 دلار درآمد داشتم، اکنون ساعتی 13 دلار درآمد دارم. من حدود یک سال دنبال اولین کارم بودم. در نهایت در شرکتی که در آن زمان در آن کار می کرد، دپارتمان افتتاح کرد. یعنی الان در مرحله کار "حداقل جایی به عنوان برنامه نویس" هستم.

نکات برنامه ریزی شغلی من:

  1. خود را از پول انتزاع کنید. و به طور جدی به این فکر کنید که آیا حاضرید هر روز به مدت حداقل 10 ساعت اینقدر به مغز خود فشار بیاورید؟ برنامه نویسی دنیای شگفت انگیزی است که می تواند شما را مجذوب خود کند یا به یک کابوس تبدیل شود. بستگی به این دارد که دوست دارید زیاد فکر کنید و وقت مطالعه داشته باشید. اگر به پول فکر می کنید، خودتان را مجبور کنید چیزی یاد بگیرید، شغلی پیدا کنید، آن را بدست آورید، استراحت کنید، به هر حال سیستم شما را بیرون می اندازد.
  2. به طور خاص در مورد آنچه می خواهید فکر کنید . به عنوان مثال، استخدام در یک شرکت جوان آینده، پاداش می تواند بسیار عالی باشد. یا متوجه خواهید شد که خواهان ثبات در یک شرکت بزرگ هستید تا بتوانید با آرامش با سرمایه گذاری در بورس، املاک و مستغلات و بازنشستگی زودهنگام پول پس انداز کنید.

    گزینه دیگری برای افراد کاملاً دیوانه وجود دارد - این تجارت خودتان با گروهی از علاقه مندان است. در اینجا شما به دنبال سرمایه گذاری و کار بر روی نمونه های اولیه و مشکلات زیادی هستید.

  3. اهداف را در برنامه خود ترکیب کنید. بعد از دیدن طرح من، ترکیب من را خواهید دید، خودتان را بسازید.

دیما مرسیانوف:

در ابتدا برنامه ای داشتم که با انجام کاری که دوست داشتم، یعنی برنامه نویسی، شروع به کسب درآمد کنم. ایده این بود که یک شرکت با تیمی پیدا کنید که بتوانید در آن بیاموزید، و بعد از چند سال با افزایش درآمد، نردبان شغلی توسعه‌دهنده را بالا ببرید. حدود 3 ماه بود که دنبال کار اولم بودم. در جایی آنها من را رد کردند، جایی من مخالفت کردم وقتی متوجه شدم که این شرکت حتی برای یک توسعه دهنده جوان چشم اندازی ندارد. وقتی به دنبال اولین شغلم به عنوان برنامه نویس بودم، می خواستم کمتر از دستمزدم به عنوان تستر که حدود 1000 دلار بود، دریافت کنم. بعد از 5 بار تلاش موفق شدم چنین شرکتی را پیدا کنم و در آنجا مصاحبه کنم. سپس هر سال برای خودم هدف قرار می دهم که درآمدم را تا درصد مشخصی افزایش دهم و به این فکر می کنم که چگونه شایستگی خود را در این زمینه تقویت کنم تا واجد شرایط افزایش حقوق باشم. در یکی دو سال حقوق من چندین برابر شده است. توصیه من هنگام تهیه یک برنامه شغلی: دنبال پول نباشید، بلکه سعی کنید حتی با پول کم حداکثر تجربه را به دست آورید؛ پس از 1-2 سال کار نتیجه خواهد داد.

میشا کروخمال:

برنامه من برای یادگیری برنامه نویسی یک ساله بود. وقتی تحصیلاتم را تمام کردم، به دنبال کار به عنوان توسعه‌دهنده فرانت‌اند و بک‌اند بودم. من هم در شهر خودم و هم در کیف به مصاحبه رفتم و در نهایت اولین کارم را در شهرم پیدا کردم. اگر آن موقع کار پیدا نمی کردم، این پول حداکثر برای 2 ماه کافی بود. چنین افکاری وجود داشت: یا شغلی پیدا می کنم، یا زندگی را با بدهی شروع می کنم. اما کمی بیشتر از یک ماه طول کشید تا اولین کارم را پیدا کنم. بعد از 2.5 سال تغییر شغل دادم و یک سال بعد پیشنهاد پست ارشد در یکی از شرکت های کیف را پذیرفتم.
هنگام برنامه ریزی برای پیشرفت شغلی ام، انتظار داشتم که بتوانم در عرض 4-5 سال به حداکثر حقوق برای موقعیتم برسم. در آن زمان، برای شهر من 3 هزار دلار بود، برای کیف - 4 هزار دلار. ارزیابی می کنم که آیا در یک سال به این هدف دست یافته ام یا خیر: طبق برنامه، این پنجمین سال کار من خواهد بود. اگر به آن نرسم، در برنامه ام تجدید نظر خواهم کرد. تا اینجا همه چیز همانطور که باید پیش می رود. حقوق من از 200 دلار شروع شد، چون چیز زیادی نمی دانستم، ماه بعد 300 دلار به من دستمزد دادند. الان 2800 تومن میگیرم. برنامه من کمی مختل شد، زیرا انتظار داشتم فقط یک سال در زادگاهم کار کنم و سپس به کیف بروم. اما من موفق شدم مدت بیشتری در شرکت اول بمانم زیرا پروژه های جالب و تیم خوبی وجود داشت. من معتقدم که گاهی اوقات می توانید یک برنامه را فدای راحتی و توسعه کیفی خود کنید.

نکات برنامه ریزی شغلی من:

  1. در سال های اول تا حد امکان تجربه کسب کنید. من توصیه نمی کنم که در ابتدا شغل را زیاد تغییر دهید. دوستانی دارم که در 2 سال 8 شغل در رزومه خود داشتند. همانطور که تمرین نشان می دهد، این پایان خوبی نداشت. در چند سال اول بهتر است روی کسب تجربه و کار روی پروژه های خوب تمرکز کنید.
  2. از مطالعه و برنامه ریزی دست نکشید. معلوم شد کمی زودتر و بعد از 9 ماه آموزش شروع به کار کردم و کم کم سوابقی در مورد محل ارسال رزومه، محل مصاحبه و اطلاعات مشابه به برنامه اضافه شد. سپس شروع به نوشتن برنامه های آموزشی در حین کار کردم و بعد از 2.5 سال دوباره به دنبال شغل جدید و غیره در یک دایره ادامه دادم.
نظرات
TO VIEW ALL COMMENTS OR TO MAKE A COMMENT,
GO TO FULL VERSION