بسیاری از افراد قبل از یافتن شغل مناسب باید ده ها مصاحبه را انجام دهند. ما اغلب نگران هستیم که ممکن است چیزی اشتباه بگوییم یا رفتار نامناسبی داشته باشیم تا تصور درستی از خودمان ایجاد کنیم. اما گاهی اوقات برعکس عمل می کند: استخدام کنندگان نیز می توانند خراب کنند. ما داستان های عجیب و غریبی از استخدام متخصصان فناوری اطلاعات جمع آوری کرده ایم تا شما را شاد کرده و نشان دهیم که همه ممکن است اشتباه کنند.
ساشا سولووی،
توسعه دهنده نرم افزار
من در حال نوشتن کد با PHP هستم. استخدامکنندگان اغلب به جاوا کار میدهند، زیرا لینکدین من تجربه جاوا را فهرست میکند، که در سال 2012 کار با آن را شروع کردم. برخی از استخدامکنندگان معتقدند که ممکن است به سمت توسعهدهنده جاوا در سال 2020 علاقه مند باشم. مثلاً بعد از 8 سال ناگهان به یاد آوردم که همیشه آرزو داشتم و اکنون می خواهم یک بازیکن جوان جاوا شوم. خیلی وقت پیش یه موردی بود که من دانشجو بودم و دنبال اولین کارم بودم. من برای یک موقعیت جوان در C++ درخواست دادم. سپس شرکت به من پاسخ داد: "خب، ما قبلاً یک نفر را برای این موقعیت خالی استخدام کرده ایم، اما به یک آزمایشگر نیاز داریم، بیایید صحبت کنیم، دیدیم که در پایان نامه شما چیزی مربوط به آزمایش وجود دارد." در پایان گفتند که من نمیتوانم آن را انجام دهم، زیرا نه انواع آزمایش را میدانم و نه نحوه انجام تست بار را. اگر می دانست عجیب بود. من موارد استخدام وحشی و غیرمنتظره را می شناسم. به عنوان مثال، زمانی که شخصی شما را در Tinder تعقیب می کند. همسایهام موقعیتهایی داشت که دخترها مینوشتند: «بیا با هم قرار بگذاریم، و اتفاقاً: من یک استخدامکننده هستم، آیا شما به جای خالی ما علاقه ندارید؟» زمانی که کاری به من پیشنهاد شد، تجربه مشابهی داشتم، سپس به پیامرسانهای فوری غیر کاری روی آوردم، سپس از من خواستند برای شام بیرون بروم. جالب ترین چیز این است که پس از تغییر به پیام رسان های فوری غیر کاری، ارتباط دیگر به جای خالی مربوط نمی شد.الکسی سینیاوتسف،
سرپرست تیم QA
برای شروع، در اینجا یک داستان کوتاه از ارتباط با یک استخدامکننده است: داستانی وجود داشت که آنها پیشنهاد کردند برای یک جای خالی QA Automation Lead (C#) امتحان کنند. من به آنها گفتم که C# را در سطح "نوشتن یک تست یا یک چارچوب ساده" می دانم، بنابراین موضوع جالب است، اما اگر شرکت به دنبال فردی است که قوی ترین در فناوری در تیم باشد، این من نیستم. موضوع من ارتباطات است و خوشحال خواهم شد اگر تیم شامل افرادی باشد که بهتر از من فناوری را درک می کنند. استخدام کننده می گوید: "شما برای مصاحبه بدون آزمون فراخوانده شده اید." من برای مصاحبه آمدهام و رزومهام شبیه آنچه انجام دادم نیست: متن 4 تجربه QA Lead با 4 سال تجربه QA Automation جایگزین شد. داستان دیگری وجود دارد. آنها موقعیت QA Automation Lead را پیشنهاد کردند که اتوماسیون را در پروژه مستقر می کند، آزمایش می نویسد و مطمئن می شود که این اکوسیستم کار می کند. در اصل، این یک موقعیت غیر واقعی بود، زیرا حتی برای یک پروژه کوچک یک نفر می تواند نمونه اولیه پروژه را بسازد، اما یک راه حل کاملاً کارآمد نمی تواند. وقتی نوبت به سؤالات من رسید، پرسیدم دقیقاً محصول چیست، کاربران چه کسانی بودند و اساساً چه مشکلی را حل کردند. این جنبه از کار برای من مهمتر از زبان یا تکنولوژی مورد استفاده است. هیچ پاسخ دقیقی وجود نداشت و در پایان مصاحبه با استخدام کننده به سادگی به این نتیجه رسیدیم که من و شرکت در مورد چیزهای مختلفی صحبت می کنیم و واضح بود که ادامه ارتباط فایده ای ندارد. لبخند زدیم و خداحافظی کردیم. دو هفته می گذرد، همان شخص برای من یک نامه پاسخ استاندارد می نویسد و می گوید از علاقه شما به این موقعیت تشکر می کنم، اما نه. یادم نیست جواب دادم یا نه، اما فکر این بود: "شما با من تماس گرفتید، ما قبلاً درباره همه چیز صحبت کرده ایم. آیا می توانم برای 3 ساعت از وقتم کمی درمان شخصی داشته باشم." یکی دو ماه بعد مدیر عامل این شرکت برایم نامه مینویسد و میگوید: «ما در حال ساخت محصولی در مورد استخدام هستیم که همه چیز آسان و راحت باشد و بیربط بودن پستها و جنبههای ناخوشایند استخدام را برطرف کند». و او گفت که از بازخورد خود سپاسگزار خواهد بود. من می گویم، من معمولاً در مورد کیفیت محصولات مشاوره رایگان نمی دهم، اما داستان من با شرکت شما همانطور که در بالا توضیح داده شد بود. اگر مشکل استخدام را حل می کنید، به مشکلات استخدام خود نگاه کنید و آنها را حل کنید و سپس یک چارچوب انتخاب کنید.مایک تیسدیل
مدیر سیستم
من مدیریت سیستم، نگهداری سرورها، ایجاد سرورهای جدید و موارد مشابه را انجام می دهم. استخدام کننده از من خوشش آمد و برای سمت مدیر سیستم به مصاحبه دعوت شد. من به دنبال کار جدید بودم زیرا کارفرمای فعلی من در حال تعطیل شدن بود و من تا چند هفته دیگر بیکار می شدم. گروهی از افراد از جمله رئیس شرکت دور میز نشستند تا با من مصاحبه کنند، اما گفتند یک نفر دیگر برای مصاحبه می آید و او مصاحبه کننده اصلی خواهد بود، بنابراین کمی با هم گپ زدیم. وقتی نشست، از من در مورد تجربه من در مدیریت تیم های توسعه COBOL پرسید. رزومه من چیزی در مورد مدیریت توسعه نرم افزار نمی گوید، و تنها اشاره ای به COBOL این است که دوره هایی را در کالج گذرانده ام. زمزمه کردم که فکر میکنم این شغل مدیر سیستم است و هیچ چیز در شرح شغل COBOL یا مدیریت تیمی از توسعهدهندگان نرمافزار را ذکر نکرده است. ناگفته نماند که مصاحبه زیاد طول نکشید و من هم نمی خواستم. احساس می کردم وقت خود و استخدام کننده را تلف کرده ام زیرا شرکت به استخدام کننده نگفته است که واقعاً به چه چیزی نیاز دارد. دومین داستان عجیب یک مصاحبه تلفنی بود. متوجه شدم که یک کلیسای محلی به یک مدیر رایانه نیاز دارد، بنابراین درخواست دادم. شخصی از کلیسا با من تماس گرفت و پس از پرسیدن چند سوال در مورد تجربه من در فناوری اطلاعات، از من پرسید که چه زمانی مسیحی خواهم شد. من پاسخ دادم که در کودکی غسل تعمید گرفته ام. او سپس گفت که عضویت در کلیسا شرط لازم برای این کار است. به او گفتم که از اعتقاداتم راضی هستم و به کلیسای او نمیپیوندم و این پایان مصاحبه بود.آنیکت جوشی،
توسعه دهنده
من دو تجربه مصاحبه با یک شرکت بزرگ گوشی های هوشمند برای سمت توسعه نرم افزار داشتم. بعد از اینکه درخواستم را بصورت آنلاین ارسال کردم، قرار شد برای مصاحبه تلفنی. در ساعت مقرر مدیر استخدام با من تماس می گیرد. پس از یک معرفی سریع، بلافاصله به سراغ مسائل فنی رفت. از سوالاتش چیزی نفهمیدم. مطلقاً هیچ یک از اصطلاحات یا فناوری هایی که او در مورد آنها صحبت کرد آشنا به نظر نمی رسید. از او پرسیدم برای چه سمتی مصاحبه می کنم؟ او تعجب کرد، اما پاسخ داد که این برای سمت مدیر سیستم های یونیکس است. من پاسخ دادم که برای موقعیت توسعه نرم افزار جاوا درخواست داده ام. این مصاحبه به پایان رسید. یک نفر در بخش استخدام کار بزرگی را خراب کرد.
GO TO FULL VERSION