JavaRush /وبلاگ جاوا /Random-FA /برای استخدام در Luxoft، 6 مصاحبه را پشت سر گذاشتم و 3 تست...

برای استخدام در Luxoft، 6 مصاحبه را پشت سر گذاشتم و 3 تست را پشت سر گذاشتم: ادامه داستان توسعه دهنده ساشا کوپایگورودسکی

در گروه منتشر شد
این متن ادامه داستان ساشا کوپایگورودسکی ( الکساندر )، وبلاگ نویس، سردبیر و موسیقیدان سابق است. چند سال پیش، ساشا به لهستان نقل مکان کرد و تصمیم گرفت به عنوان یک توسعه دهنده آموزش ببیند. در متن اول ، ساشا نحوه مطالعه و خودکارسازی فرآیندها را در شرکتی که در آن کار می کرد، گفت . در قسمت دوم، او می گوید که چگونه در بخش لهستانی لوکسفت مشغول به کار شد. "برای کار در Luxoft ، من 6 مصاحبه را پشت سر گذاشتم و 3 تست را پشت سر گذاشتم": ادامه داستان توسعه دهنده ساشا کوپایگورودسکی - 1

"من خودم پیشنهاد کردم که این روند در چند ماه آینده از سر گرفته شود."

در آخرین متن، ما در این واقعیت متوقف شدیم که من با چندین شرکت بزرگ - EPAM و Motorola مصاحبه کردم. در موتورولا به آخرین مرحله رسیدم، آنها سعی کردند مرا به یک تیم بفرستند، سپس به تیمی دیگر، اما ظاهراً چیزی درست نشد و نامزد بهتری پیدا شد. من تمایل داشتم که تجربه کار در یک شرکت بزرگ را به دست بیاورم، فرآیندها را درک کنم، کدهای قدیمی را بررسی کنم و با میکروسرویس ها کار کنم. یک سال تجربه در چنین تیمی درها را به همه جا باز می کند. در آن زمان در محل کار قبلی ام، ناگهان یکی از مشتریان از من خواست که یک اپلیکیشن موبایل بنویسم. من اصلا نفهمیدم چطوری این کار رو انجام بدم من اطلاعاتی در مورد React JS داشتم، اگرچه نمایه من در backend است. با این وجود، پروژه را به عهده گرفتم. در این زمان، یکی از استخدام کنندگان از لوکسوف به من نامه نوشت و به من پیشنهاد مصاحبه داد. من اولین مصاحبه را پشت سر گذاشتم و آنها می خواستند یک مصاحبه تکمیلی با من انجام دهند تا در مورد سؤالات اضافی صحبت کنیم. در مرحله‌ای از این فرآیند (یک هفته و نیم طول کشید)، متوجه شدم که به سادگی زمان لازم برای تکمیل پروژه را در شغل فعلی‌ام ندارم، اما بسیار به آن علاقه مند بودم - این یک برنامه کاربردی چند پلتفرمی برای یک تلفن همراه که با React Native نوشته شده است. وقتی متوجه شدم که نمی توانم کنار بیایم، به لوکسافت گفتم که نمی توانم این روند را ادامه دهم و پیشنهاد دادم تا چند ماه دیگر آن را از سر بگیرم. آنها به من گفتند: بله، البته.

"لعنتی، تو حتی یک برنامه نویس جاوا شدی یا چیزی را با هم قاطی کردیم؟"

بعد از 2 ماه دوباره جواب دادم و دوباره قرار شد برای مصاحبه فنی. اولین باری که با مردم "ما" مصاحبه کردم - از روسیه یا اوکراین، دقیقاً نمی دانم. بار دوم با یک توسعه دهنده ارشد از برزیل مصاحبه کردم. او تمام داده های من را داشت: آنچه در آخرین مصاحبه گفتم و آنچه که نتوانستم پاسخ دهم. مصاحبه تقریباً مشابه مصاحبه اول بود، فقط تکلیف آزمون متفاوت بود. توسعه دهنده گفت که من پیشرفت هایی دارم. البته اینطور بود، چون من تمام آنچه را که در مصاحبه اول بود تکرار کردم و با دقت آماده کردم. مصاحبه کننده گفت که من با تعریف یک جونیور قوی مطابقت دارم زیرا پروژه هایی که در آن شرکت داشتم به اندازه کافی بزرگ نبودند. او همچنین اضافه کرد که من می توانم به عنوان یک جوان استخدام شوم، اما در عرض 3-4 ماه می توانم رشد کنم و به یک فرد عادی تبدیل شوم ( در سلسله مراتب توسعه دهندگان یک جونیور قوی وجود دارد که به موقعیت یک توسعه دهنده متوسط ​​نزدیک است - ویرایش.) . بعد از این مصاحبه قرار شد در رابطه با این پیشنهاد تماس بگیرم. من این را متوجه نشدم، زیرا Luxoft یک برون سپاری است و اگر اولین مصاحبه را پشت سر بگذارید، فقط با مشتری ارتباط برقرار می کنید. پس از فراخوان پیشنهاد، یک سری مصاحبه با پروژه های مختلف انجام شد. من فقط 4 مصاحبه با پروژه های مختلف داشتم: همه آنها مربوط به نیروی کار بود و اساساً برای شرکت دیگری از طریق Luxoft کار می کردم. در اولین پروژه ای که برای آن مصاحبه کردم، به طور کلی در سبک کار با کد کم حرف های بیهوده ای وجود داشت ( کد پایین رویکردی برای ایجاد، سفارشی سازی و اصلاح سیستم ها و برنامه هایی است که عملاً نیازی به نوشتن کد برنامه ندارد.- ویرایش). مشکل این است که من اصلاً به عنوان یک برنامه نویس در این پروژه رشد نمی کردم. مصاحبه دوم پر استرس ترین و جالب ترین مصاحبه بود. این توسط دو پسر روسی انجام شد، یکی دارای تحصیلات عالی در علوم کامپیوتر است و بسیار به آن افتخار می کند، دومی نه، اما به خودش نیز افتخار می کند. آنها شروع به پرسیدن از من کردند و در عین حال در مورد اصطلاحات بین خود بحث کردند. سپس از من خواستند که یک پیاده‌سازی از پشته بنویسم و ​​در هر نقطه به طور همزمان یکدیگر و من را مسخره کنم. بنابراین آنها من را 2.5 ساعت نگه داشتند. و در آخر یکی از آنها گفت: "لعنتی، اصلاً آمدی برنامه نویس جاوا بشی یا چیزی را با هم قاطی کردیم؟" نفهمیدم این یک شوخی بود یا نه، اما فهمیدم که صبرم به پایان رسیده است. علاوه بر این، هر مصاحبه در شرکت با بازخورد همراه است، بنابراین من نمی توانستم "به طور کامل" پاسخ دهم. به آنها گفتم که آماده یادگیری هستم و سرپرست تیمی که من را استخدام کرده است به سرعت متوجه خواهد شد که چیست. انواع مختلفی از مصاحبه ها وجود دارد: برخی از برنامه نویس می خواهند که پیاده سازی ها را بنویسد، برخی دیگر وظایف منطقی را ارائه می دهند و برخی (مانند پروژه آخر) سؤال می پرسند - هدف این است که تا حد امکان سؤال بپرسید و تا حد امکان پاسخ های بیشتری دریافت کنید. من به سرعت پریدم و آن را دوست داشتم. من به سوالات زیادی پاسخ دادم، اما برخی از آنها را از دست دادم. به من گفتند که فکر می کنند و نتیجه را گزارش می کنند. به معنای واقعی کلمه دو ساعت بعد استخدام کننده به من نوشت که در حال استخدام در تیم هستم. از این بابت خیلی خوشحال شدم، اما روز دوشنبه برایم یک تست آزمایشی فرستادند. این بسیار استرس زا بود: به نظر می رسید که آنها من را برای پروژه استخدام کرده بودند، اما پس از آن چند بررسی انجام شد. من آزمایش را انجام دادم و با موفقیت کار را انجام دادم. به طور خلاصه، من 6 مصاحبه و 3 تست آزمایشی را در Luxoft پشت سر گذاشتم. لوکسوف دهمین شرکتی بود که برای مصاحبه با او آمدم و اولین شرکتی بود که به من گفت «بله». اگر روی اشتباهات خود کار کنید به شما خواهند گفت بله.

نکاتی برای نوجوانان:

  1. طعم خوبی از مصاحبه با خود به جا بگذارید، یک سخنرانی کوتاه آماده کنید. بعد از مصاحبه فنی، خودم را ارائه دادم. چیزی شبیه این به نظر می رسید: «از یک طرف، من به خوبی درک می کنم که تجربه من در برخی نقاط ممکن است بی ربط باشد. از طرفی من خودم یکسری اپلیکیشن ساختم. من پروژه خودم را اجرا کردم. من یک چیز را می دانم: اگر زمان زیادی را برای چیزی صرف کنم، آن را آگاهانه انجام می دهم. هر کسی که من را وارد پروژه کند، فردی بسیار با انگیزه خواهد داشت که نادانی را با میل زیاد، زمان و توانایی تفکر منطقی جبران می کند." متعاقباً مدیر خطم به من گفت یکی از دلایلی که من را استخدام کردند، انگیزه من برای کار و همین صحبت بعد از مصاحبه بود.

  2. منتظر 100% آمادگی برای مصاحبه نباشید. اگر منتظر بمانید تا آماده شوید، ممکن است هرگز جرات نداشته باشید برای کار درخواست دهید. شما ممکن است آماده نباشید، اما داشتن حداقل تجربه برای پاسخ دادن به CV مهم است. بیش از 100 رزومه بدون سابقه کار فرستادم و چیزی به من نداد.

  3. حداقل تجربه کاری را به دست آورید:

    • Я долгое время не понимал, что такое open source-проекты и How в них залезть. Я влез в эту тему, когда делал приложение на React: нашел человека, который написал определенную библиотеку и мне она частично подходила, так что я начал копаться в codeе и кое-что менять. Тогда-то я и познакомился с таким понятием, How “контрибьютить” (от англ. — вносить вклад во что-нибудь). Создатель библиотеки сказал: “Так давай, законтрибьють изменения, будет прикольно, добавишь функциональности”. Тогда я понял, что это просто. Можно просто загуглить такие open source-проекты и попытаться закоммитить. Это то, что может дать вам необходимый опыт.

    • Если на вашей нынешней работе есть задачи, связанные с программированием, то определенно идите к начальнику и предлагайте что-то полезное: можно автоматизировать процессы, написать сайт. Это будет очень круто, когда вы поймете, что ваш code полезен. Даже если вы работаете на СТО or мойке, предложите запorть сайт с возможностью выбора услуг и калькулятором цен. Потом вы получите возможность саппортить это приложение or сайт за дополнительные деньги. К тому же, такие проекты прибавляют уверенности в себе.

  4. Изучите “вопросы и ответы на собеседованиях”. Читайте на русском, а потом пробуйте читать на английском. Обязательно прокачивайте свой английский.

  5. Найдите в себе сильный навык, ваш уникальный профиль. Пусть это будет ответственность or навык управления людьми.

  6. Когда получите работу, задавайте вопросы коллегам, общайтесь с ними максимально плотно. Ведь они тоже будут давать фидбек, когда у вас пройдет пробный период. Когда человек на контакте со всеми, пытается разобраться и не впадает в панику, то это хорошо скажется на его оценке.

  7. Не впадайте в панику, когда получите работу. Если речь идет о больших корпорациях, не надо переживать, если вы уже попали в компанию. У них есть трехмесячный пробный период, но разработчик не будет изначально писать ничего важного, пока он не пробудет там месяца полтора-два, потому что только ожидание доступов к системе можно ждать месяц.

نظرات
TO VIEW ALL COMMENTS OR TO MAKE A COMMENT,
GO TO FULL VERSION