JavaRush /وبلاگ جاوا /Random-FA /من برنامه ریزی خواهم کرد: جمع آوری پرتره دانش آموزی که قط...

من برنامه ریزی خواهم کرد: جمع آوری پرتره دانش آموزی که قطعا جاوا را یاد می گیرد

در گروه منتشر شد
همانطور که می دانید، هیچ دستورالعمل واحدی برای موفقیت وجود ندارد. نه در زندگی و نه در برنامه نویسی :) با این حال، در طول سالیان متمادی وجود JavaRush، ما متوجه شدیم که دانشجویانی که فارغ التحصیل شده اند و در زمینه IT شغل پیدا کرده اند، "ویژگی های" مشترکی دارند. این چیه؟ علاقه به رشته فنی، برنامه تمرینی مشخص، مهارت های نرم مانند پشتکار و مقاومت در برابر استرس. اما این به هیچ وجه به این معنی نیست که اگر تحصیلات آزاد داشته باشید، نمی توانید جاوا را یاد بگیرید. فقط باید تلاش بیشتری کنید و زمان بیشتری را اختصاص دهید. در این متن، ما بر اساس مشاهدات، داستان های موفقیت و توصیه های فارغ التحصیلان خود، پرتره ای از یک دانشجوی موفق JavaRush را گردآوری کرده ایم.من برنامه ریزی خواهم کرد: جمع آوری پرتره دانش آموزی که قطعا جاوا را یاد می گیرد - 1

سطح آموزش

طبق نظرسنجی‌ای که ما در بین دانشجویان JavaRush (کسانی که به سطح 30 آموزش رسیده‌اند) انجام دادیم، تقریباً 40٪ از کاربرانی که تحصیل در دوره ما را شروع کرده‌اند در دانشگاه برنامه‌نویسی خوانده‌اند. با این حال، یک سوم دانش آموزان جاوا را از ابتدا یاد گرفتند. آموزش فنی کمک خوبی است و پایه ای است که به شما کمک می کند سریعتر یاد بگیرید، اما یک نکته اجباری در مسیر موفقیت نیست. مدیران سیستم، مهندسان، معلمان، متخصصان فروش، اقتصاددانان، پزشکان، بازاریابان و دیگران برای تحصیل در JavaRush می آیند. بیایید ببینیم فارغ التحصیلان JavaRush چه نوع پیشینه ای داشتند.

رومن پریشچپا :

در کلاس هفتم به دبیرستان فیزیک و ریاضی رفتم و در کلاس هشتم شروع به تحصیل در رشته کامپیوتر کردیم. همانطور که زندگی بعدها نشان داد، علم کامپیوتر به من پایه ای برای درک اصول برنامه نویسی، مشترک در همه زبان ها داد: ساختارهای داده، توابع، رویه ها، شرایط چیست. من وارد دانشکده انفورماتیک و علوم کامپیوتر نشدم: هوس کامپیوتر داشتم. من به معنای واقعی کلمه 2 امتیاز برای پذیرش نداشتم. وارد دانشکده الکترونیک شدم. در دانشگاه برنامه نویسی فقط یک ترم تدریس می شد، پاسکال را یاد گرفتیم. من آن را با اینرسی گذراندم، دانش کافی از برنامه درسی مدرسه داشتم.

یوری شارویکو :

از بچگی دوست داشتم با کامپیوتر کار کنم و در کل موضوع ساخت بازی برایم جالب بود. من تعدادی جستجوی متنی در C++ و C# نوشتم، اما در مطالعاتم عالی نبودم (تنبل بودم)، اگرچه احمق نبودم - بلکه جمع آوری نشده بودم. در این راستا به جایی رفتم که فرصت بود. من به کار در اجرای قانون فکر کردم، بنابراین از دانشکده حقوق کیفری SGUPS ( دانشگاه راه آهن دولتی سیبری - ویرایش ) فارغ التحصیل شدم و در نهایت دقیقاً همان جایی که می خواستم به پایان رسیدم. در سال دوم برای دوره کارآموزی در کمیته تحقیق رفتم و آنجا ماندم. در سال چهارم استخدام شدم - نمی دانم الان چطور است، اما قبل از آن، بعد از سال سوم می توانستم کار پیدا کنم. شش ماه پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، درجه ستوانی گرفت. من یک سال دیگر کار کردم و متوجه شدم که خسته شده ام: تمام این شب های طولانی، شیفت ها، کمبود زندگی اجتماعی، و به همین دلیل تصمیم گرفتم کار را ترک کنم.

آنزور کارموف :

در مدرسه به برنامه نویسی و زبان پاسکال علاقه داشتم و نزد معلم خصوصی رفتم. من وارد دانشگاه شدم تا در رشته تجزیه و تحلیل تجاری شرکت کنم. در آنجا دوره های برنامه نویسی از جمله یادگیری سی شارپ و جاوا را نیز گذراندیم.

دیمیتری مرسیانوف :

من تحصیلات عالی در رشته علوم انسانی با مدرک مدیریت در رستوران و هتلداری دارم. بنابراین پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه، در بخش خدمات مشتریان در یک شرکت مهمان نوازی مشغول به کار شدم. آن موقع بود که فهمیدم به چند دلیل به این کار علاقه ای ندارم: کار با مردم آنقدرها هم که به نظر می رسید آسان و دلپذیر نیست، سطح دستمزد نیز خیلی بالا نیست.

آرتم گوی :

قبل از برنامه نویسی، درمانگر توانبخشی افراد مبتلا به اختلالات اسکلتی- عضلانی بودم. پدر و مادر من پزشک هستند. پدر جراح است، مادر متخصص توانبخشی. به من توصیه کردند که در رشته تخصصی مرتبط با پزشکی و مردم بروم. چگونه می توانم نظر خودم را در کلاس یازدهم داشته باشم؟ فکر می کردم که به عنوان یک توانبخش همیشه می توانم نان و کره ام را به دست بیاورم.

آنتون کاشنیکوف :

اولين تحصيلات من در رشته نظامي و در رشته امنيت اطلاعات فني بود. بعد از 1.5 سال اول خدمت، در سال 2014، متوجه شدم که استعفا خواهم داد. دو گزینه وجود داشت که چرا می‌توانم در ارتش بمانم: کار برای یک ایده یا حقوق. من نتوانستم در نیروهای مسلح نه یکی را بگیرم و نه آن را.

حالت تمرین

در حالی که ممکن است به نظر برسد که می توانید در حین مطالعه آنلاین از برنامه روتین خود صرف نظر کنید، اما اینطور نیست. برای دستیابی به نتایج، باید منظم باشید: یک برنامه ایجاد کنید و به آن پایبند باشید. در اینجا، مانند بسیاری از جاها، نکته اصلی نظم است. طبق تحقیقات ما ، فارغ التحصیلان JavaRush به طور متوسط ​​1-3 ساعت در روز مطالعه می کردند و اغلب آموزش را با شغل اصلی خود ترکیب می کردند. در همان زمان، تقریبا یک سوم فارغ التحصیلان بدون وقفه درس می خواندند، در حالی که بقیه یک یا چند وقفه برای مدت زمان قابل توجهی داشتند. بیایید ببینیم فارغ التحصیلان JavaRush چگونه آموزش خود را سازماندهی کردند.

رومن بسکرونی :

بعد از خواندن کارهایی که باید انجام می دادم تصمیم گرفتم برای رسیدن به هدفم برنامه ریزی کنم و دروس را به پایان برسانم، چون دیگر زمانی برای آهسته درس خواندن نداشتم. وظیفه این بود که به سرعت دانش به دست آوریم و به گونه ای که میل را دلسرد نکنیم و به مغز زمان استراحت بدهیم. زیرا نوع حجم کاری که می خواستم می توانست مانع من شود. برای این تصمیم گرفتم:
  • که باید پنج روز در هفته (دوشنبه تا جمعه) مطالعه کنید.
  • در تعطیلات آخر هفته هر کاری جز این انجام خواهم داد.
  • هر کلاس در مجموع 4 ساعت به طول می انجامد و بین هر ساعت 15 دقیقه استراحت برای پیاده روی، استراحت و تهیه چای وجود دارد.
مجموعا 20 ساعت در هفته بد نیست، درست است؟ علاوه بر این، گاهی اوقات مجبور می شدم به دانشگاه بروم، زیرا هنوز در مقطع فوق لیسانس تحصیل می کردم.

دیمیتری مرسیانوف :

برنامه تمرینی داشتم: هر روز ساعت 5-6 صبح بیدار می شدم و 2 ساعت قبل از کار درس می خواندم. اگر وقت آزاد در محل کار وجود داشت (به عنوان مثال، در حالی که توسعه دهنده در حال ساخت ویژگی های جدید بود، و ما آزمایش کنندگان منتظر بودیم)، من نیز کار می کردم: در طول روز مشکلات را حل می کردم. من 20 سطح را در 1-2 ماه کامل کردم. طبق برنامه من از 1 تا 4 روز در سطح 1 گذراندم.

آرتم گوی :

صبح ساعت 7-8 از خواب بیدار شدم، صبحانه خوردم، لپ تاپم را برداشتم و به آپارتمان دیگری رفتم تا کسی مزاحمم نشود. من از 13 تا 16 ساعت در روز، 7 روز در هفته مطالعه می کردم. در ابتدا آموزش‌ها را در یوتیوب تماشا می‌کردم و کتاب می‌خواندم، اما پس از دو هفته آموزش، یکی از دوستانم لینک JavaRush را رها کرد. کلیک کردم و متوجه شدم که عالی است. در آن زمان، 10 سطح اول رایگان بود، من تا 10 رفتم، از آن خوشم آمد، اشتراک خریدم و شروع به مطالعه بیشتر کردم.

واسیلی مالک :

وقتی کارم را ادامه دادم شب ها درس می خواندم و وقتی کار را ترک می کردم تمام روز را می خواندم: از ساعت 11 تا شب و از 23:00 تا 02:00. معلوم شد ساعت کار بیشتر است. من اعتقاد کمی به این واقعیت دارم که شما می توانید روزی 15 دقیقه وقت بگذارید و برنامه نویسی یاد بگیرید.

منابع یادگیری

بهترین آموزش جامع است. به عنوان مثال، می توانید دوره JavaRush را به عنوان پایه انتخاب کنید ، چندین کتاب در مورد جاوا بخوانید و یک مربی پیدا کنید. برای مثال، فهرستی از منابع آموزشی ممکن است به این صورت باشد:
  1. دوره JavaRush.
  2. کتاب ها:
    • "Head First Java, Learning Java"، Kathy Sierra، Bert Bates;
    • "جاوا. راهنمای مبتدی"، هربرت شیلد.
    • "جاوا. راهنمای کامل"، هربرت شیلد.
    • "جاوا. کتابخانه حرفه ای"، کی اس. هورستمن، گری کورنل.
  3. آموزش در یوتیوب؛
  4. مشاوره با یک مربی / توسعه دهنده آشنا. این نکته برای کسانی لازم است که دریافت "توضیح زنده" برای آنها مهم است و نه اینکه همه چیز را به تنهایی بفهمند.
از جمله بهترین کتاب ها برای مبتدیان، دانشجویان و فارغ التحصیلان JavaRush نام دارند:
  • جاوا موثر؛
  • فلسفه جاوا؛
  • ساختار داده ها و الگوریتم ها در جاوا.
  • کد پاک؛
  • راهنمای مبتدیان جاوا 8؛
  • الگوهای طراحی
در اینجا چیزی است که فارغ التحصیلان JavaRush توصیه می کنند.

دیمیتری مرسیانوف :

خواندن کتاب "برنامه نویسی جاوا برای کودکان، والدین و پدربزرگ ها" نوشته جیکوب فاین را توصیه می کنم. زمانی این موضوع خیلی به من کمک کرد، زیرا من اهل حوزه فناوری اطلاعات نیستم و مجبور بودم بسیاری از مفاهیم را از ابتدا یاد بگیرم. این کتاب اصول برنامه نویسی را در قالبی بسیار ساده توضیح می دهد. خواندن آن قبل از شروع تحصیل، روند را بسیار ساده می کند.

ساشا کوپایگورودسکی :

من خودم را یک مربی در JavaRush یافتم. یک بار داستان موفقیتی را خواندم که در آن مردی گفت که چگونه درس خوانده، در EPAM شغلی پیدا کرده و اطلاعات تماس خود را گذاشته است. من در اسکایپ برای او نوشتم، با هم تماس گرفتیم و از او خواستم که مربی من باشد: به طوری که گاهی در مورد سؤالاتی که نمی توانستم پاسخی برای آنها پیدا کنم، برای او نامه می نوشتم. من هم از او خواستم که در راه اندازی یک پروژه آزمایشی به من کمک کند، زیرا در آن زمان من فقط Java Core را می شناختم و اصلاً اطلاعاتی از فریمورک ها نداشتم. او پیشنهاد داد که پروژه ای در زمینه ثبت نام دانش آموز با بانک اطلاعاتی انجام دهم. من هم به شما توصیه می کنم یک مدرسه خوب پیدا کنید. JavaRush من را با رویکرد یادگیری خود جذب کرد و تلاش با داستان جالب خود من را جذب کرد. من معتقدم که JavaRush بهترین مدرسه برای Java Core است.

مهارت های نرم

مهارت‌های نرم مهارت‌هایی هستند که به یک حرفه مرتبط نیستند، بلکه بیشتر به ویژگی‌های شخصی مانند ارتباط، خلاقیت، همدلی مربوط می‌شوند. در خود فرآیند یادگیری، اهمیتی به اندازه زمان جستجوی کار و خود کار ندارند. مزیت اصلی مهارت های نرم این است که به ایجاد شبکه ای از ارتباطات شخصی در سازمان ها و جوامع کمک می کند. داشتن مهارت های بین فردی خوب به معنای قابل دسترس بودن، دوست داشتنی بودن، قابل اعتماد بودن و قابل اعتماد بودن است – کسی که دیگران از کار کردن با او لذت می برند و می خواهند درباره او بیشتر بدانند. گوگل در سال 2017 مطالعه ای در این زمینه انجام داد . آنها تصمیم گرفتند بهترین تیم های شرکت را شناسایی کنند. با توجه به نتایج، مشخص شد که کارکنان پربازده ترین تیم ها افرادی هستند که سطح بالایی از مهارت های نرم دارند.
در اینجا نتیجه گیری هایی است که فارغ التحصیلان JavaRush در مورد مهارت های نرم انجام دادند.

دیمیتری سوکولوف :

در مکان جدید، حتی مهارت های فنی مهم نبود، بلکه توانایی برقراری ارتباط با مردم بود. افرادی هستند که به طور کامل در انجام کارها غوطه ور هستند و من باید رویکردی برای آنها پیدا کنم، زیرا تکمیل وظایف من به توسعه دهندگان بستگی دارد.

آنزور کارموف :

خودت باش. از پرسیدن سوال دریغ نکنید. از اشتباه کردن نترسید. اگر در ابتدا چیز زیادی نمی فهمید، این دلیلی برای استرس نیست. در ابتدا برای همه نامشخص است. شما در مدت 6-12 ماه شروع به کسب سود واقعی برای شرکت خواهید کرد. در تمام این مدت، خود را در فرآیند غوطه ور کنید، محصول را مطالعه کنید، تحصیلات خود را ادامه دهید. فکر می کنید چه مهارت ها و ویژگی های شخصی به شما کمک می کند تا یک برنامه نویس خوب شوید؟
نظرات
TO VIEW ALL COMMENTS OR TO MAKE A COMMENT,
GO TO FULL VERSION