الکساندر کریوتکو از کیف در راه رسیدن به شغل فعلی خود استانداردترین و آسان ترین مسیر را طی نکرد. او تئوری تست و جاوا را مطالعه کرد تا به رویای خود مبنی بر تبدیل شدن به یک تستر پردرآمد جامه عمل بپوشاند. شما می توانید از تجربه او چیزهای زیادی بیاموزید: سخت کوشی، ذره ای از ماجراجویی سالم و شانس به شما کمک می کند. در زیر داستان موفقیت او را مشاهده می کنید.
سعی می کنم هر پنج نکته را تحلیل کنم.
گاهشماری مختصر وقایع
- به مدت 5 سال به عنوان مدیر سیستم کار کرد. حقوق حدود 1000 دلار بود، اما همراه با دلار به 300 کاهش یافت.
- تکمیل 18 سطح در JavaRush در یک سال.
- من شش ماه تئوری تست و اتوماسیون را مطالعه کردم.
- گذراندن 30 مصاحبه برای موقعیت تستر سطح اول و متوسط. (بیشتر دومی). این 3 ماه به طول انجامید.
- من برای کار به عنوان کارآموز QA Automation درخواست می دهم. من سه ماه است که با حقوق 700 دلار کار می کنم.
- من کارم را از دست می دهم و در عرض سه ماه به دنبال شغل دیگری می گردم.
- من در حال انجام 20 مصاحبه هستم. بعد از آنها شغلی به عنوان مهندس ارشد اتوماسیون QA پیدا کردم . من 1 سال است که با حقوق 2500 دلار کار می کنم.
- من شغلم را از دست می دهم و ظرف یک ماه به دنبال شغل دیگری هستم.
- یک مصاحبه و من بلافاصله شغلی به عنوان مهندس ارشد اتوماسیون QA / رهبر QA پیدا کردم. 1 سال، حقوق - 4000 دلار؛
- من شغلم را از دست می دهم و در عرض سه ماه به دنبال شغل دیگری هستم.
- من در حال گذراندن 25 مصاحبه هستم. من شغلی به عنوان مهندس ارشد اتوماسیون QA پیدا می کنم - اکنون یک ماه است که کار می کنم، حقوق 5000 دلار است.
و اکنون - جزئیات
این روش سامورایی ها را چگونه دوست دارید؟ فکر میکنم تاثیرگذار است، بهویژه اینکه پس از سه ماه کارآموزی، به یک موقعیت ارشد اتوماسیون QA رسیدم. احتمالاً از خود می پرسید که چگونه این کار را انجام دادم؟ به طور خلاصه، موفقیت من بر این اساس است:- دروغ گفتن در رزومه خود؛
- توانایی قبولی در مصاحبه (50% موفقیت!)
- شانس(!)؛
- گستاخی در توانایی درخواست پول زیاد؛
- ثبات عاطفی در مصاحبه؛
- کارفرما باید مطمئن باشد که فرد با این کار کنار می آید. او مطمئناً تنها در عرض یک ساعت این موضوع را عمیقاً متوجه نخواهد شد. او مقداری تجربه در رزومه می بیند و سعی می کند مطمئن شود که دانش داوطلب با این تجربه مرتبط است. به طور معمول، این دانش با سؤالات استانداردی که می توان در طول مصاحبه بر آنها مسلط شد، آزمایش می شود. اگر تجربه واقعی وجود ندارد، می توانید آن را برای رزومه خود اختراع کنید. خواهی گفت: «فریب دادن خوب نیست» و حق با شماست. با این حال، اگر کار را به دست آورید، حتی اگر در آن شکست بخورید، تجربه ارزشمندی کسب خواهید کرد، و حتی پولی برای راه اندازی کسب خواهید کرد. البته، اگر شکست خوردید، باید برای "اخراج" پس از دوره آزمایشی آماده باشید. با این حال، تجربه شما محقق شده است. او دیگر 100٪ تخیلی نیست.
- زمانی که در یک شرکت فناوری اطلاعات متوسط کارآموز بودم، کمی از همه چیز یاد گرفتم. من واقعاً موفق به کدنویسی نشدم، اما در این کار وارد دوره های رایگان جاوا شدم و با کمال میل در آنها شرکت کردم. پس از سه ماه کارآموزی، تیم لید گفت که در حال حاضر هیچ پروژه ای برای من وجود ندارد و بهتر است به عنوان یک مهندس اتوماسیون جستجو کنم. آنها می گویند که من برای یک تکنسین دستی بیش از حد باهوش هستم و این کار من نیست. علاوه بر این، او تنها کسی بود که به من توصیه کرد مستقیماً به سمت ارشد بروم. بقیه انگشتشان را به سمت این نشانه گرفتند و به من گفتند که به دنبال موقعیت اتوماتور جونیور بگردم... من به آنها گوش نکردم. به این نتیجه رسیدم که بهتر است به توصیه های فردی که می داند چگونه پول جذب کند گوش کنم تا کسانی که نمی دانند چگونه این کار را به خوبی انجام دهند. بعد از آن فقط در مقطع ارشد شروع به مصاحبه کردم. او 2.5 هزار دلار درخواست کرد. در رزومه ام به دروغ گفتم که 3 سال در QA تجربه دارم که 2 سال آن در اتوماسیون بود.
- میدانستم که اگر مصاحبههای زیادی انجام دهم، دیر یا زود از من چیزی را که نمیدانم نمیپرسند و فقط از من میپرسند که چه میدانم. و همینطور هم شد. من استخدام شدم تا API را خودکار کنم با این شرط که آنها به من آموزش دهند. از آنجایی که تعداد کمی QA در بازار وجود دارد که می دانند چگونه این کار را انجام دهند. در نتیجه، بدون تجربه اتوماسیون 2.5 هزار دلار دریافت می کنم و در عین حال به من آموزش می دهند! البته شانس اینجا نقش داشت. به علاوه نظریه احتمال به شکل "اگر برای مدت طولانی رنج بکشید، چیزی درست می شود."
- در مورد تکبر همه "پاروزنان گالری" کشورها، فرض کنید، نه از جهان اول، می دانند که چقدر از آنها درآمد دارند. بنابراین تصمیم گرفتم که من هم می خواهم پول کافی برای کارم داشته باشم. و پس از پایان پروژه، من شروع به درخواست پول بیشتر کردم. در واقع، در این مرحله دوباره شانس آوردم، فقط برای یک شرکت مصاحبه کردم و بلافاصله فوت کردم. حتی یک سوال فنی از من نپرسیدند. آنها فقط از من پرسیدند که در پروژه قبلی من چطور بود، دقیقاً چه کار کردم و موارد مشابه. من می دانستم که این شرکت اهل سیلیکون ولی است، بنابراین در درخواست هایم متواضع نبودم.
- در این 2.5 سالی که کار می کنم حدود 80 مصاحبه داشته ام. بله، من سوابق را نگه داشتم. من حتی نمی دانم چرا. در واقع، به تلاش عاطفی عظیم نیاز دارد. در تمام این مدت، هرگز یاد نگرفتم که آرام باشم و تقریبا همیشه قبل از مصاحبه عصبی بودم. اتفاقاً آرامبخش مصرف کرد. تحمل این استرس سخت ترین امتحان برای من بود. با این وجود من استقامت کردم.
GO TO FULL VERSION